پاسدار شهید مفقود الاثر غضنفر باقی فرزند محمد در تاریخ۱۳۳۱/۳/۵ در شهرضا در خانواده متدین و علاقمند به قرآن و مکتب اسلام دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی را طی کرد و وارد شغل خواروبار فروشی شد .
شهید باقی فردی متدین و انقلابی و از آغاز کودکی و نبودن تکلیف روزههایش ترک نمیشد در مجالس قرائت قرآن و احکام و مجالس دعا ختم و مراسم شرکت مینمود با شروع انقلاب در تظاهرات علیه رژیم پهلوی و پخش اعلامیه و روشن نمودن مردم نسبت به انقلاب و امام سخت کوشا بود و فرامین امام را از دل و جان میپذیرفت. شهید باقی مردی فداکار و کاردان با ارگانهای انقلابی به خصوص بسیج همکاری کامل داشت و در پایگاه مقاومت بسیج از اعضای فعال بود با شروع جنگ تحمیلی همیشه در صدد بود که هرچه زودتر خود را به جبهههای جنگ برساند با دیدن دوره عملیات نظامی و فنون جنگی چشم از زندگی و دو فرزند پوشید و برای ادای دین عازم جبههها شد و در منطقه عین خوش در تاریخ۱۳۶۱/۸/۱۶ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. جسد پاکش در تاریخ۱۳۸۱/۲/۲۱ پس از گذشت ۲۰ سال به شهرضا حمل و در میان حزن و اندوه مشایعت کنندگان در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی نبینا و آله علیه السلام و بعد در مورخه ۶۱/۶/۱۶شمسی مطابق با۱۴۰۲/۱۱/۱۸ قمری اینجانب غضنفر باقی فرزند مرحوم کربلایی محمد طبق فرمان امام امت خمینی بت شکن که فرمودند برای افرادی که توانایی جبهه رفتن را دارند باید به جبههها بروند و مسئله جنگ را تمام کنند برای خود واجب دانستم که به کلام امامم و رهبرم لبیک بگویم و جهت یاری دینم و آزادی مستضعفین از چنگال مستکبرین و نجات مملکتم از هجوم دشمن حرکت کنم و به جبهههای حق علیه باطل بروم و نیز طبق دستور خداوند تبارک و تعالی که باید انسان وصیت کند حاضر شدم و در مورخه فوق الذکر ساعت ۵ عصر وصیت نامه ام را تحریر نمودم و به قرار ذیل آقای اصغر باقی برادرم و وصیتم به آن عمل نمایند و خلاف آن را رفتار نکند وصیت اولم به مومنین و مخصوصاً به نسل جوان آن است که دست از یاری امام امت برندارند و پاسداری خون شهیدان بنمایند و گول ضد انقلاب را نخورند و به مسئولین مملکت میگویند که ما حاضر شدیم که جانمان را در راه خدای و دین نثار کنیم و اما شما سعی کنید بیشتر به محرومین رسیدگی نمایید. ثانیاً بدهکاری نماز و روزه ندارم و مستطیع نیستم بدهکاری مالی هم ندارم و اما ثالثاً مراسم مشایعت و کفن و دفن و مجلس فاتحهخوانی و هفته و چهلم و سال را بر طبق معمول گرفته البته چون اولاً صغیر دارم مقدار معمولی خرج شود و وصیت دیگر من به والده و زن و فرزند و برادرانم این است که شما را به خدا قسم میدهم که برای کشته شدن من هیچ ناراحت و نگران نباشید چون در راه حق میباشد_ اگر باشه قرار آخر بمیرم_ نمی خواهم که همچون شمع سوزان_ همی خواهم که در فصل جوانی _همی خواهم برای حفظ قرآن_ نمیخواهم که در بستر بمیرم _بریزم اشک و در آذر بمیرم_ میان جبهه و سنگر بمیرم_ برای یاری رهبر بمیرم.