باسمه تعالی
پاسدار شهید عین اله ژیانی فرد فرزند بیژن در سال ۱۳۴۶ در خانواده ای مذهبی متدین و مستضعف در یک چادر عشایری منقطه علیجوق سمیرم بدنیا آمد شهید ژیانی فرد در سن سه سالگی مادر خود را از دست داد و از داشتن مادری دلسوز و مهربان محروم گردید و تحت تربیت و راهنمایی پدر مهربان خود تحصیلات ابتدایی را بپایان رسانید و برای کلاس اول راهنمایی ثبت نام کرد در این موقع تظاهرات بر علیه رژیم پهلوی شروع شده بود شهید ژیانی فرد با تمام وجود در تظاهرات و راهپیمائیها شرکت میکرد پس از پیروزی انقلاب در پایگاه مقاومت بسیج شهید دستغیب ثبت نام و اکثر شبها به پاسداری می پرداخت با شروع جنگ تحمیلی و دیدن اینکه هر روز شهدائی روی دست مردم تشیع میشود دیگر نتوانست ادامه تحصیل بدهد و با اجازه و رضایت پدر دوره آموزش نظامی را با موفقیت گذراند و به جبهه سنندج اعزام گردید و مدت دو سال در جبهه های غرب با دشمنان اسلام به نبرد پرداخت و پس از آن راهی جبهه های جنوب گردید و پس از مدتی مبارزه در تاریخ ۶۳/۱۲/۲۴ در خاک عراق به فیض شهادت نائل آمد پیکر مطهرش را بشهرضا حمل و پس از تشییع از طرف برادران حزباله در گلستان شهدای شهرضا بخاک سپردند
وصیت نامه
خدایا ترا شکر میکنم که لیاقت آمدن به جبهه های حق علیه باطل را یعنی کربلای ایران را نصیب من کردی امیدوارم که رفتن به کربلای حسین (ع) را هم نصیب مسلمین پیرو ولایت فقیه و من گنه کار کنی و خدا مرا بسوی خود بخواند سخنی چند با پدر و برادران و خواهرم و دیگر عزیزان دارم پدرم راهی که من انتخاب کردم و قدم در او گذاشتم راه حسین و راه اسلام است و از هر گونه سختی و ناراحتی که در این راه بود خم به ابرو نیاوردم چون میدانستم راهی که میروم حق است و سرانجام آن نیز بهروزی و نیکبختی است اگر خدا قبول کند کوششهایم اجری عظیم در پیشگاه او خواهد داشت و شما نیز مقام والایی خواهید داشت. پدرم از شما طلب بخشش میکنم اگر نتوانستم حق فرزندی را بنحو احسن در مورد شما انجام دهم ولی امیدورام که مرا ببخشی از شما خواهش میکنم در مرگ من گریه و زاری نکنید و چون باعث ناراحتی من خواهید شد و از دیگر برادران و خواهران میخواهم که با وحدت خودتان تا نابودی کفر و استکبار جهانی پیش بروید زیرا که در این راه خدای بزرگ و امام زمان پشتیبان شماست . دیگر فرصت نیست وقت رفتن است و بخدا پیوستن و همه شما را بخدای بزرگ می سپارم و برایتان آرزویخوشبختی میکنم ..
والسلام