باسمه تعالی
پاسدار شهید حجت الله کریملو فرزند سیف الله در سال ۱۳۴۰ در هونجان در خانواده ای مستضعف و متدین و مذهبی به دنیا آمد تحصیلات خود را در هونجان و شهرضا تا اخذ دیپلم ادامه داد و سال آخر دبیرستان او مواجه با پیروزی انقلاب اسلامی که قبل از پیروزی شهید کریملو به اتفاق سایر دانش آموزان در تظاهرات و راهپیمایی ها علیه رژیم فاسد پهلوی انجام می شد شرکت فعال داشت و یکی از اعضای فعال انجمن اسلامی دانش آموزان دبیرستان بود با شروع جنگ تحمیلی شهید کریملو دیگر جوانی برومند شجاع متدین شده بود که در پی گمشده خود بود و گمشده را در عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا یافت تا بتواند بهتر و بیشتر به اسلام و به گفته های محبوبش امام خدمت کند و فکر و ذکر او جنگ و جبهه شد پس از گذراندن دوره های آموزش نظامی چند مرتبه به جبهه ها اعزام شد و در یکی از اعزام ها پدر خود را از دست داد ولی مرگ پدر او را در کارهای خود مربوط به جنگ جدی تر کرد باز به رفتن به جبهه ها ادامه داد پس از آن ازدواج کرد که ثمره آن یک فرزند پسر بود که روی پدر را ندید و از دیدن روی پدر محروم بود بالاخره در آخرین مرتبه در عملیات کربلای چهار شرکت و در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۶ به درجه رفیع شهادت نائل آمد که جنازه اش را به زادگاهش در میان مردم انقلابی هونجان تشییع و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و ابتغوا اليه الوسيله وجاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون
سلام بر پیشگاه مقدس مولایم و صاحبم حضرت حجة ابن الحسن العسگری روحی له الفدا و با درود بی پایان بر رهبرم نور چشمم روحم امام خمینی کبیر و با سلام بر تمامی شهدای اسلام به خصوص شهدای کربلای حسین (ع) و سلام بر تمامی بازماندگان عزیزم، شهادت می دهم که نیست خدایی جز الله و حضرت خاتم الانبياء محمد (ص) رسول اوست و مولایم علی (ع) ولی اوست و کتابم قرآن است و مذهبم شیعه دوازده امامی و افتخار می کنم اگر به غلامی آنان قبول شوم هدفم برپایی حکومت خدا روی زمین است و آن به دست مولایم امام زمان (عج) است و آرزویم شهادت در راه خدا من با چشمی باز و اراده ای قاطع به این راه رفتم ای مسلمانان امامتان خط خداست اگر با او مخالفت کنید جزایش آتش است مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردای قیامت در محضر خدا نمی توانند جواب حضرت زینب (س) را بدهید حضرت زینب (س) تحمل ۷۲ تن شهید را نمود و با سخنان خود کاخ یزید را به لرزه درآورد.
ابتدا از خدای بزرگ طلب مغفرت و عفو گناهان کوچک و بزرگی که در طول عمر آشکار و پنهانی کرده ام می نمایم و از او می خواهم که مرا مورد آمرزش خود قرار دهد از تمام آشنایان و دوستان و قوم و خویش حلالیت می طلبم امیدوارم که خطاهای مرا نادیده بگیرند و ببخشند این حقیر بی پناه را که طاقت سؤال و جواب روز قیامت را ندارم از پدرو مادر عزیز برادران و خواهران مهربانم حلالیت می طلبم و تمنا دارم که خطا های مرا ببخشید و پوزش مرا قبول کنید و نزد خودم و خدای خودم شرمنده زحمات آن ها هستم خدا مرا نمی بخشد و مورد رحمت قرار نمی گیرم اگر شما مرا عفو نکنید برای شما از پیشگاه خدای تبارک و تعالی طلب صبر و استقامت می کنم.
خدا حافظ حجت الله کریملو