سایت جامع شهدای شهرستان شهرضا
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

شهید ولی‌الله قبادپور

خلاصه زندگی نامه
پاسدار شهید ولی الله قبادپور فرزند عطاء الله در سال ۱۳۴۲ در اسفندیارآباد و ردشب از توابع سمیرم در خانواده‌ای عشایری، مستضعف و متدین پا به عرصه وجود گذاشت. تا کلاس اول نظری در شهرضا ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول به کار شد تا هزینه خود و کمک هزینه‌ای برای خانواده به دست آورد. شهید قبادپور جوانی مؤدب و علاقمند به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در کلیه تظاهرات و راهپیمائی‌ها علیه رژیم پهلوی شرکت داشت و نسبت به انجام فرامین و دستورات امام حساسیت عجیبی داشت. در پیروزی انقلاب و ایجاد بسیج، ثبت‌نام و اکثر شب‌ها به نگهبانی می‌پرداخت و فعالیت خوبی در بسیج داشت. با سن کم بعد از گذراندن یک دوره کوتاه مدت آموزش نظامی و اسلحه شناسی با رضایت والدین و فرماندهان بسیج با علاقه به جبهه اعزام گردید و پس از چندی مبارزه با لشکر بعث عراق در تاریخ ۱۳۶۲/۱۰/۱۲ در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه جنوب مفقودالاثر گردید. روح پر فتوح این شهید بسیجی و با ایمان شاد.
بسم رب الشهداء و الصديقين انا فتحتالك فتحا مبینا با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود و سلام به روان پاک شهدای حق و حقیقت از صدر اسلام و از کربلای حسین بن علی تا کربلای ایران و درود و سلام بیکران بر تمامی کسانی که آگاهانه در این میدان پای می‌نهند و همچون دژ، حریتی در عمق وجودشان می‌جوشد و قدرتی در بازوانشان بیدار می‌شود سپس در سیمایشان صدائی از علی اکبر حسین هویدا می‌گردد، لیکن وصیت نامه خود را بدین‌گونه شروع می‌کنم این وصیت نامه را در یکی از جبهه‌های جنوب در قسمت دو کوهه که خون صدها جوان در آنجا بی گناه ریخته شده است برایتان می‌نویسم تا در صورت شهادت در مورد کارهایم با پدر که عشایر و وارد اینگونه کارها نیست همکاری و طبق وصیتم عمل کنید. اما بعد جمله‌ای صحبت با تمامی آشنایان و دوستان و خویشان و خانواده‌ام دارم که اعلام می‌کنم آمدن به جبهه از روی ایمان و آگاهی خود بود که پای در این میدان نهادم و بدانید در این کار هیچگونه زور و اجباری در کار نبوده است. آمده‌ام تا شاید بتوانم اندکی از وظایف شرعی خویش را به انجام رسانم تا روز قیامت بتوانم با شهدای عزیزمان محشور گردم و اما در صورت شهادتم هیچگونه نگرانی به خود راه ندهید. ولی چند کلمه‌ای با پدر و مادر و برادرانم، ای مادر عزیز که رنج‌های زیادی را متحمل شدی تا فرزندی بارآوری تا از نتیجه دسترنجت استفاده ببری بدان که پیش خدا از این آزمایش سربلند و پیروز گردی. در مرگ من شیون و ناله مکن، و پدرم تو نیز گرچه شب‌ها و روزها برای با روز نمودن من نالایق که فرزند خوبی برایت نبودم رنج بردی امیدوارم بازده نتیجه زحمات تو را خداوند به شما عطا فرماید، برادران عزیز و ارجمندم شما باید راه مرا ادامه دهید و نگران من نباشید تا بتوانید در راه رضا و خشنودی خدا بکوشید و فرامین پدر و مادر را انجام دهید زیرا خشنودی خدا زمانی پیش خدا مقبول خواهد بود که پدر و مادر از شما راضی باشند. اینک به گمانم چند روزی دیگر از عمر این جهان من نمانده از همگی دوستان وآشنایان فامیل طلب حلالیت می‌کنم و باز یاد آور می‌شوم که قدر این نائب مهدی را بدانید و او را دعا کنید. در خاتمه امیدوارم که مرا در گلستان روضه الشهدای شهرضا دفن نمائید تا لااقل هر پنجشنبه‌ای چون که پدر و مادرم عشایر و آواره می‌باشند بتوانند به سر مزارم با یک قل هو الله روحم را شاد کنند همگی شما را بخدا می‌سپارم. والی الله قبادی پور
خاطرات
گالری تصاویر شهید

شهید ولی‌الله قبادپور

جنگ ها و عملیات ها :
والفجر مقدماتی
اطلاعات شهید :

نام پدر

عطااله

زاده :

روستای اسفندیار آباد

تاریخ تولد :

1342

شغل :

محل شهادت:

والفجر مقدماتی

تاریخ شهادت :

1362/10/12

موقعیت مزار:

کد QR شهید
QR Code https://merajshahreza.ir/shohada/شهید-ولیالله-قبادپور/