اسدار شهید مرتضی حیدرپور فرزند ابراهیم در مورخه ۱۳۴۴/۱/۱۲ در خانوادهای مستضعف و متدین و مذهبی به دنیا آمد. پدر شهید کارگر ساده که با رنج و مشقت و با کد یمین و عرق جبین مخارج خانواده را بهدست میآورد و توانست فرزند خود را تا پایان دوره راهنمایی ادامه تحصیل بدهد.
شهید حیدرپور جوانی انقلابی که در تظاهرات و راهپیمائیها که علیه رژیم ستمشاهی در اسفرجان به وسیله مردم انجام میشد شرکت داشت. شهید مرتضی با ایمان و خوشرفتار و مودب، در انجام فرائض دینی کوشا و در ایام تعزیهداری حضرت ابا عبدالله در مجالس روضهخوانی و هیات مذهبی حاضر میشد. بعد از پیروزی انقلاب به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا درآمد و پس از گذراندن تعلیمات لازم راهی جبههها و در جبهه جنوب رشادتها و حماسهها از خود به یادگار گذاشت و بر اثر تیر مستقیم دشمن در اروندرود در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر شهید را به زادگاهش حمل و پس از انجام مراسم باشکوه تشییع در امامزاده عبدالمطلب اسفرجان به خاک سپردند.
وصیت نامه
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و تمامی شهدای اسلام و ملت شهید پرور ایران و با سلام به مادر و
پدر و برادران و خواهر ارجمندم و با سلام بر مردم شهید پرور اسفرجان.
شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگی مادی به زندگانی معنوی و الهیدو شهادت در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان آن را میجوید و آنقدر در راه آن گام برمیدارد تـا بـه هدف نهاییش میرسد.
مردم مبادا بیتفاوت باشید و گوشه و کنار بنشینید و وقتهای خود را صرف حرفهای ناروا کنید. مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین با هدف شهید شد ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در میدان نبرد شهید شد. خدایا میدانم که بد کردم خداوندا میدانم که گناه کردم خدایا میدانم که نافرمانی تو را کردم خدایا میدانم که دستورات تو را انجام ندادم ولی اگر شهادتم باعث میشود که گناهانم بخشیده شود پس خدایا شهیدم کن. اگر شهادت نصیبم شد نمیخواهم آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند در تشییع جنازهام شرکت کنند باشد که خون شهدا آنان را متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان سازد.
پدر و مادر عزیز با وجود اینکه خیلی دلم میخواست پیش شما باشم و به آرزوهای شما جامهی عمل بپوشم ولی جهاد را ترجیح میدهم و امیدوارم که با شنیدن خبر شهادت من ناراحت نباشند چون شهادت نصیب همه کس نمیشود بنابراین من راهم را انتخاب کردم و امیدوارم شما هم درست خط مرا انتخاب نمایید.
من مقدار یک ماه و نیم روزه و دو ماه نماز بدهکار هستم که از شما میخواهم که هرطوری که میدانید برایم بهجای آورید.
و از همسرم می خواهم که همچون کوه و زینبوار استوار باشد چون که زینب سلام الله علیها در روز عاشورا تحمل ۷۲ تن را نمود.
و از همه میخواهم که مرا ببخشند و حلال کنند مخصوصا برادران بسیج و سپاه چون رفیق خوبی برای آنها نبودم.
من الله توفیق
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا.
برادر حقیر شما مرتضی حیدرپور