باسمه تعالی
پاسدار شهید محمّد جعفر عابدی فرزند حاج نصرالله در تاریخ ۱۳۳۹/۱۲/۸ در شهرضا در خانواده ای متدین و مذهبی و خدمتگزار مردم به دنیا آمد تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم ادامه داد او جوانی مودب متدین انقلابی عاشق و شیعه امام در تظاهرات و راهپیمایی و همچنین پخش اعلامیه های امام و نوشتن شعارهای انقلابی بر دیوارها نقش مؤثری داشت در انجام فرایض دینی و حتی مستحبات بسیار کوشا بود با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا عضو رسمی و ثابت سپاه شد و چندین مأموریت از طرف سپاه انجام داد و چندین مرتبه به جبهه ها اعزام گردید و در کردستان در مبارزه با ضد انقلاب و متجاوزان حضور داشت از ناحیه دست و پا مجروح گردید در سپاه معاونت تدارکات را به عهده داشت در عملیات والفجر ده در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۵ به آرزوی دیرین خود رسید جنازه پاکش را پس از تشییع در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپردند.
وصیت نامه
ان الله اشترى من المومنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنة يقاتلون في سبيل الله
به درستی که خدا با خرید از مؤمنان جان و مال هایشان ایشان را به بهای بهشت و آنها میجنگند در راه خدا ای خدای من هنگامی که به معصیت پرداختم عصیان از راه انکار خداوندیت نکردم و فرمانت را حقیقت نشمردم و سینه در مقابل عقابت سپر نکردم و وعده مجازاتت را خوار و بی اهمیت ندانستم بلکه عصیانم خطایی بود عارض شد و نفس زشت بر من شبیه کاری کرد و هوی و هوس غلبه کرد و بدبختی کمک نمود. ستاری و پرده پوشیت مغرورم ساخت تا آنکه بی حد و اختیار به عصیان و مخالفت پرداختم ای خدای؛ امید من به تو است و امیدوارم که همان طور که در دنیا آبرویم را نریختی و رسوایم نکردی در آخرت هم جلوی شهدا آبروی مرا نریزی ای خدا ما را در صف صالحان به رحمتت داخل گردان و در بهشت علیین مقامم بلند بخش… در این دل شب که نشسته ام تا وصیت نامه ای بنویسم فکر میکنم چه بنویسیم همه گفتنی ها را همان طور که برادران شهید برای به لقاء یار رفتن از ما سبقت گرفتند در گفتار و وصیت کرد هم از ما سبقت گرفتند و همه گفتنی ها را گفته اند باشد که گوش شنوا باشد اما باز هم به عنوان این که مسئولیتی برگردنم میباشد من حقیر هم چند سفارشی به شما مردم همیشه در صحنه میکنم ای مردم بدانید همه کارهای ما برای خداست و با یاری خداست که پیروزی نصیب ما می شود و به گفته امام مبادا پیروزیها شما را مغرور سازد و از یاد خدا بیرون بیایید مردم بعد از هر نمازی یادتان باشد که این پیر جماران این نایب امام زمان را از یاد نبرید آیا میدانید پیروزی ما از چیست؟ همه آن ها از دعاهای نیمه شب امام ماست که وقتی همه خواب می باشند و درهای رحمت الهی باز است به سوی خدا میرود و به درگاه خدا ناله می کند و دعا به رزمندگان و همه مسلمین می کند پس شما هم امام را دعا کنید دست از روحانیت در خط امام و ولایت فقیه برندارید و همیشه یار و یاور و پیرو ولایت فقیه باشید مساجد را خالی نکنید چون امام فرمود مساجد سنگر است و باید آن را حفظ کنید چند کلمه ای با برادران پاسدار. ای برادران پاسدار شما فردای بزرگی دارید شما هر کدام تان باید گردانندگان یک شهر و یا یک کشور باشید و لازمه اش این است که کسب علم و معرفت کنید تا بتوانید پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسانید و در حکومت حضرت مهدی (ع) نقش داشته باشید تو برادرم اسلحه به زمین افتاده مرا بردار و راه حسین که راه خداست ادامه بده.
پدر و مادرم اگر خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید چون شما یک عضو از افراد خانواده را از دست داده اید شما برای کسانی که همه امید آن ها یک فرزند بوده مانند رضا قانع برای آنها گریه کنید پدرم و مادرم اگر بدن من سر نداشت به یاد حسین زهرا و اگر تیر و ترکش به گلویم خورده بود به یاد علی اصغر حسین و اگر تیر به سینه ام خورده بود و یا به قلبم خورده بود به یاد علی اکبر حسین و اگر دست و پایم قطع شده بود به یاد عباس علمدار حسین و اگر اسیر شدم به حال اسیری زینب و اگر اسیر و زندانی شدم به یاد موسی ابن جعفر و اگر جسدم را پیدا نکردید و در غرب افتادم بیاد امام رضا گریه کنید مبادا به خاطر من گریه کنید.
شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان نوکر رخ ارباب نیبند سخت است
مناجاتی از برادر شهید محمد جعفر عابدی
خدایا مرا بر نفس چنان مسلط گردان که نفس نوکر من گردد و من آقای او نه او آقای من و نوکر او
خدایا مرا چنان کن که بر شیطان مسلط گردم و او را نوکر خود و خود را آقای او گردانم چون اگر او آقای من شد مانند اکنون هر جایی که او خواست و هر کاری که او خواست میباید انجام دهم ولی اگر او نوکر من گردید من به راحتی می توانم به سوی تو بشتابم و بنده تو گردم؛ با کشتن هوای نفس خدایا حدیث من طلبنی و جدنی پیش می آید و من به آرزوی دیرینه خود میرسم.