زندگینامه
شهيد محمد رضا گلابی
باسمه تعالی
پاسدار شهید محمدرضا گلابی فرزند حاج محمد حسن در سال ۱۳۴۳ در شهرضا در خانواده ای متدین و متعقد اسلام و امامت دیده بجهان گشود دوران طفولیت او بیشتر را مریضی و رنج و درد گذشت با آزمایش درکلاس چهارم
دبیرستان به اخذ دیپلم نائل شد.
شهید علاقمند به امام و انقلاب در کلیه تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت میکرد بعد از پیروزی انقلاب
همکاری خود را با بسیج شروع و از افراد بسیجی فعال بود و بیشتر شبها را در پایگاه مشغول نگهبانی و پاسداری بود با گذراندن دوره آموزشی نظامی در عملیات بستان و چزابه شرکت و یک ترکش خمپاره به کنار ستون مهره های کمرش اصابت که خوشبختانه آسیب چندانی ندید سپس در عملیات فتح خرمشهر بر اثر موج انفجار پرده گوشش پاره شد که حمله عصبی به او دست داد بار دیگر در عملیات محرم شرکت کرد و با گرفتن دفترچه آماده بخدمت و با معرفی نامه سپاه شهرضا در تیپ قمربنی هاشم (ع) مشغول خدمت و در مهندسی رزمی تیپ ادامه خدمت داد و پس از سه ماه خدمت در عملیات ظفرمند بدر شرکت و در تاریخ ۶۳/۱۲/۲۶ بر اثر ترکش خمپاره بدرجه رفیع شهادت نائل آمد پیکر پاکش را بشهرضا حمل و در گلستان شهدا پس از تشییع بخاک سپردند.
وصیت نامه
وصیت نامه شهید
مادر گرامی و پدربزرگوار و برادرانم و خواهرانم با شما صحبت میکنم بمادر می گویم که بر تو بشارت باد که
خداوند این سعادت را نصیب تو کرده که بتوانی فرزندی حسینی تربیت کنی و دعا کنید که این جسم بی ارزش را در راه
خودش مورد قبول قرار دهد .
امروز روز نبرد و مبارزه و جهاد است روزی است که خدا میخواهد بندهاش را آزمایش کند و چه افتخار بزرگی که
بتوانیم از این آزمایش پیروز بیرون بیاییم مومنان باید در راه خدا با آنان که حیات دنیا را بر آخرت انتخاب کرده اند جهاد کنند و هر کس در جهاد در راه خدا کشته شد یا فتح گردید باشد که او را در بهشت ابدی اجر عظیم دهیم – قرآن کریم
شاید بتوانیم با حضورمان در جبهه دشمن را قلع و قمع کنیم و زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم نمائیم و باید از جان خود که امانتی است الهی در راه خداوند فدا کنیم
من از خدا خواسته و میخواهم که در بستر رختخواب نمیرم بلکه در راه رضای او کشته شوم حال که به جبهه
میروم و پای در چکمه میکنم و سینه دشمنان اسلام را نشانه میگیرم بخاطر کینه و لجاجت نیست بلکه بخاطر رضای خدا و
برای خداست و زنده نگاه داشتن دین و صدور انقلابم و از خدای بزرگ میخواهم دعای بندههای دل شکتسه خود را اجابت مادرم از تو میخواهم که در مرگ بیشتر از یک تاثر کوتاه و خوشحال ابدی عمل دیگری انجام ندهی چون هر چه ناراحتی بیشتری کنی عذاب من
بیشتر است و امیدوارم بخواسته من عمل کنی در پایان از خواهران عزیزم میخواهم حجاب
را حفظ کنند که حجاب شما کوبنده تر از خون من است و از برادران عزیزم میخواهم که سلاح مرا نگذارند و پیرو خط امام
باشید و امام را فراموش نکنید.
والسلام