وصیت نامه شهید بنام خداوند بخشنده مهربان . آن …. اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل ….. فيقتلون …. ذالک فوز العظيم با نام خدا و با سلام شروع به نوشتن وصیت میکنم هر کسی روزی بدنیا می آید و روزی از دنیا خواهد رفت در این میان کسی گوی سبقت را برده که از زندگی دنیا بهترین استفاده را کرده باشد و اکنون که میخواهم جان خود را به آفریننده اش تسلیم نماید چه بهتر که در یک معامله پرسود که یک طرفش خداوند خریدار و طرف دیگر انسان ناقابل فروشنده و مورد معامله جان است شرکت کند خواهر و برادر خوب من دقت کن ببین معامله ای از این پرسودتر کجا پیدا میشود روی این حساب بحکم امام که همانا حکم خداست به جبهه حق علیه باطل آمدم تا این جان ناقابل را برای رضای خدا و در راه اسلام عزیز نثار نمایم دو راه باقیمانده است یک راه حسینی و یک راه زینبی که هر دو هدفشان یکی است که راه حسینی برای من بیشتر واجب است از پدرو مادر و برادرهای خوبم درخواست دارم که در مرگ من شیون و زاری نکنید و همچون کوهی استوار در برابر دشمنان اسلام بایستید و با استوار بودن مشت محکمی بدهان دشمن بزنید از برادران پاسدار تشکر میکنم و میخواهم که مسجدها را خالی نگذارند. از پدر و مادر میخواهم اگر نتوانستم حق فرندی را بنحواحسن ادا کنم مرا حلال کنید و در مرگ من گریه و زاری نکنید و بیاد شهدای کربلا و اسلام گریه کنید .