پاسدار شهید غلامرضا قاسمی فرزند حاج بخشعلی در اسفه سالار شهرضا در تاریخ ۱۳۲۹/۱۱/۹ در یک خانواده متدین و معقتد به مكتب اسلام و امامت و ولایت ، کشاورز زحمتکش پا به عرصه وجود گذاشت. تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و پس از آن به کمک پدر و برادران به شغل کشاورزی پرداخت و پس از آن مغازه ای لبنیاتی باز کرد و مایحتاج مردم را به قیمت مناسب در اختیار مردم قرار میداد و در شغل خود همیشه خدا را حاضر و ناظر میدانست و مخصوصا در ایام اعتصابات و کمبود ارزاق او از کاسب هایی بود که تا آنجا که میتوانست وسایل لازم را به قیمت معمول به مردم بفروشد. شهید قاسمی یکی از اعضای فعال پایگاه مقاومت بسیج امام حسین (ع) بود و در کلیه صحنه های تظاهرات علیه رژیم پهلوی و پخش اعلامیه های امام (ره) فعالیت محسوسی دانست و نسبت امام عشق میورزید و اجرای دستورات و فرامین امام را لازم الاجرا میدانست شهید با داشتن همسر و سه فرزند حضور در جبهه ها مقدم بر همه چیز
دانست و با رفتن به اردوی آموزشی خود را برای رفتن به جبهه آماده کرد و در تاریخ ۶۲/۵/۵ به جبهه غرب اعزام و حدود سه ماه با دشمنان
اسلام به مبارزه پرداخت و در تاریخ ۶۲/۷/۳۰ در عملیات والفجر چهار به درجه رفیع شهادت نائل آمد پیکر پاکش را به زادگاهش حمل و در گلستان شهدا به خاک سپردند.
وصیت نامه
لبیک یا امام عزیز اگر روز عاشورا نبودیم در کربلای حسین که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زهرا لبیک گوییم و در رکاب آن حضرت خون خود را نثار کنیم اکنون به ندای هل من ینصرنی فرزند عزیزش خمینی کبیر لبیک میگوییم و برای یاری اسلامی خون ناقابل خود را نثار میکنیم عمری به سر و سینه میزدیم و میگفتیم کاش در کربلا بودیم و برای یاری اسلام حسین زهرا را یاری میکردیم ولی خداوند همه را امتحان میکند و برای امتحان ما عاشورایی دیگر و کربلایی دیگر و حسینی دیگر و یزیدی دیگر چون صدام آفرید .
و ندای هل من ناصر ینصرنی حسین از حلقوم فرزند عزیزش خمینی به گوش میرسد و اکنون نوبت ماست ای پدر و ای مادر و همسر عزیزم اگر من کشته شوم هیچ ناراحت نباشید و صدا را به گریه بلند نکنید و اگر جنازه من به دست شما نرسید ناراحت نشوید و فقط برای پیروزی اسلام و مسلمین و رهبر انقلاب و به همه مسئولین دعا کنید و دعا کنید که خدای تاظهور مهدی (عج) طول عمر به رهبر انقلاب عنایت بفرما و برای من گناهکار نیز طلب آمرزش کنید چون من برای اسلام هیچ کاری نکرده ام و فقط بار گناهم زیاد است از شما میخواهم دعا کنید خدا مرا هم ببخشد ای پدر و مادرم فرزندان مرا به دستورات اسلام آشنا کنید و آنها را ببرید با سواد شوند تا شاید بتوانند خدمتی باسلام بکنند.
یک جمله هم به جوانان و خواهران و برادران روستای خودمان اسفه سالار گر چه من قابل پیام نیستم و غرق گناهم ولی خداوند امر به معروف و نهی از منکر را برای همه واجب کرده و من نیز وظیفه خود دانستم که چند جمله بنویسم و آن اینکه در هر حال گوش به فرمان رهبر انقلاب باشید که مایه سعادت دنیا و آخرت است و تخلف از امر او تخلف از امر امام زمان (عج) و تخلف از امر پیغمبر و تخلف از خداست.
اسفه سالار از غم مرگ تو در ماتم نشست
بار داغت قامت سرو چمن آرا شکست
در وجودت قاسمی مهر و محبت خانه داشت
با محبت گوئیا خاک سرشتند از الست
در رده عشق حسین ابن علی گشتی شهید
با سرافرازی بدست ظالمان خودپرست
بعث کامرجسم پاکت را نمود آماج تیر بهر
زین جنایت در زمانه عاقبت طرفی نیست
عرض تسلیت سالار با سیلاب اشک
زیر بار داغ مرگش خسته جان از پا نشست
عباس سالاری اسفه سالاری