سایت جامع شهدای شهرستان شهرضا
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

شهید صفرعلی حیدریان

خلاصه زندگی نامه
باسمه تعالی سرباز شهید صفر علی حیدریان فرزند حاج مرتضی در تاریخ ۱۳٤۰/۳/۲۰ در روستای کهرویه در خانواده‌ای مستضعف و کشاورز و زحمتکش و متدین و علاقمند به اسلام متولد گردید. تحصیلات ابتدایی را در کهرویه با معدل بسیار بالا به پایان رسانید و برای کسب و کار به شیراز رفت و در یک کارگاه درب و پنجره‌سازی که متعلق به عموزاده‌اش بود مشغول به کار شد. پس از چندی به اصفهان عزیمت و به کار درب و پنجره سازی پرداخت، مدت دو سال در شهرضا این کار را دنبال نمود. با شروع انقلاب اسلامی صفر علی دور از چشم مأمورین و مردم شب‌ها به در و دیوار شعار می‌نوشت تا اینکه بالآخره متوجه شدند که صفر علی اینکار را انجام می‌دهد. برای دستگیری او چندین مأمور از شهرضا روانه کهرویه گردیدند ولی موفق به دستگیری او نشدند تا راهپیمایی و تظاهرات علنی شد. صفر علـی مـردم کهرویه را با کمک مردم شهرضا به تظاهرات و راهپیمایی می‌کشانید و پیام امام را به مردم می‌رسانید تا به لطف خداوند انقلاب اسلامی پیروز شد. در سن ١٦ سالگی صفرعلی باهوش و فراستی که داشت مدت پنج سال تحصیلی را در سه سال گذرانده بود اکنون مردی آبدیده شده بود ازدواج کرد و پس از آن به خدمت سربازی شتافت و ١٦ ماه خدمت سربازی را در زابل گذراند و از اخلاق و رفتار خود فرماندهان و هم‌قطاران را مجذوب خود کرده به طوری که وقتی عازم جبهه جنگ شد برای همه روشن بود که صفر علی یکی از شهدای والا مقام است و در جبهه کرمانشاه چغالوند در تاریخ ١٣٦٠/٧/٢٥ به درجه رفیع شهادت نائل شد. پیکر پاکش به شهرضا منتقل و با تشیع مخصوصی در شهرضا و کهرویه به خاک سپرده شد.
قسمتی از وصیت‌نامه شهید صفرعلی حیدریان که تحت عنوان سرود نوشته شده است: حلالم کن ایا مادر نمی‌بینی مرا دیگر نظر مادر به‌حالم کن تو نادیده خیالم کن نظر جاه و جلالم کن خدا باشد مرا یاور ببین مادر که سربازم به سوی جبهه‌ام عازم که جبهه شد مرا لازم خدا اجرت دهد مادر به امید خدا مادر رفیقانم همدیگر به سوی جبهه‌ام دیگر خمینی باشدم رهبر روانم من به کرمانشاه به سوی لشکر الله بپیوندم به جندالله که رهبر را خدا یاور تو ای بابا حلالم کن نظر بر این جمالم کن به قلب پر ملالم کن نباشد فرصتم دیگر صفرعلی بود نامم به سوی جبهه‌ام عازم به مهر مهدی قائم نترسم گر بود آذر روانم من به خوزستان ایا مادر بیا از جان که دادی شیرم از پستان حلالم کن ایا مادر که من از منسی جنگم یقین دنیا به من تنگ است که مردن بهتر از ننگ است که خونین شهر و آبادان شده از دوروزن ویران بگیریم یا دهیم ما جان خدا بر ما بود یاور سفارش می‌کنم مادر به دختر خاله‌ام دیگر حلالم کن ایا همسر فتاد دیدار و در محشر …..خیری از رویت یقین نایم دیگر سویت که تا چون گل کنم بویت نمی‌بینم تو را دیگر نمی‌بینی مرا دیگر که قسمت در چغالوندم به سنگر بود و پیوندم ز دنیا دل چه برکندم بود چشمم سوی داور رفیقم قدرت الهی دو نفر سوی الهی خدا از حالم آگاهی برفتیم خانه‌ی آخر خمینی رهبر دلسوز ز بعد ما شوی پیروز همه روزت بود نوروز خدا یارت بود رهبر
خاطرات
گالری تصاویر شهید

شهید صفرعلی حیدریان

جنگ ها و عملیات ها :
اطلاعات شهید :

نام پدر

مرتضی

زاده :

شهرضا، روستای کهرویه

تاریخ تولد :

1340/3/20

شغل :

درب و پنجره ساز

محل شهادت:

کرمانشاه، چغالوند

تاریخ شهادت :

1360/7/25

موقعیت مزار:

کد QR شهید
QR Code https://merajshahreza.ir/?post_type=martyrs&p=1193&preview=true