باسمه تعالی
پاسدار شهید شهریار ضیائی فرزند رستم در سال ۱۳۳۹ در روستای هونجان در خانواده ای فقیر و مستضعف و متدین بدنیا آمد شهید در کودکی از داشتن نعمت پدر محترم گردید و مادر دلسوزش از راه زحمت کشی و ناتوانی او را تربیت و بزرگ نمود باز خود شهید بمحض اینکه بتواند کاری انجام دهد بشغل کارگری پرداخت و هزینه خود و مادرش را بدست آورد شهید با اینکه سواد نداشت ولی به انجام امور مذهبی فوق العاده علاقه داشت. و آنها را بموقع انجام میداد به روحانیت متعهد و مخصوصا امام علاقه فراوان داشت و به سخنرانیهای امام از رادیو و یا تلویزیون با دقت گوش میداد و عمل میکرد
در پایگاه مقاومت بسیج هونجان ثبت نام کرد و شبها به پاسداری و نگهبانی مشغول بود با شرکت در دوره آموزشی نظامی و فنون جنگی چندین مرتبه به جبهه رفت و در آخرین مرتبه در کردستان در تاریخ ۶۳/۴/۲۷ بدست
منافقین بدرجه رفیع شهادت نایل آمد شهید ضیائی دارای همسر و یک فرزند پسر و یک فرزند دختر بود.
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم . ولا تحسين الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون . گمان نکنند کسانیکه در راه خدا کشته میشوند مرده اند بلکه آنها زنده و در نزد خدا روزی میخورند و متنعم خواهند بود. بنام پاسدار خون شهیدان بنام منجی عالم بشریت حضرب بقیه ا… (عج) و نایب بر حقش امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود به روان پاک کلیه شهیدان بلااخص شهدای جنگ تحمیلی و با دورد بر رزمندگان سلحشور که اینگونه جان بر کف ایستاده و مسئولیت ما را بیشتر کردند ما بنا به تعهد خویش تا آخرین قطره خون خوشحال خواهیم جنگید و پوز ابر قدرتها را بخاک خواهیم کشید آن منافقان کور دل که در سیاه چالهای دنبال توطئه بر علیه این انقلاب و جمهوری میکنند هرگز نخواهیم گذاشت دیگر آن توطئه ها را بر علیه ملت شهید پرور ایران ادامه دهند ما راهیان حسینیم و پیرو امام امت آن پیر جماران نجات دهندگان تمام مستضعفان از زیر یوغ استعمار بفرمانش گوش میدهیم و برای شهیدان ادامه. می دهیم .