زندگینامه
شهيد سيد جمال میر محمدی
باسمه تعالى
پاسدار وظیفه شهید سیدجمال میر محمدی فرزند حاج سید اسماعیل در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۲۲ در شهرضا در خانواده ای متدین و متعهد از سادات ذریه حضرت زهرا(س) دیده بجهان گشود تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم ادامه داد و در مغازه پدر مشغول بکار شد شهید میر محمدی فردی مومن و متدین از نظر اخلاقی بسیار خوب و مهربان بود در سن کودکی چون در محیط اسلامی تربیت شده بود علاقمند به انجام تکالیف مذهبی بود و آنها را بموقع انجام میداد در ابتدای انقلاب در تظاهرات شرکت می کرد و با تشکیل پایگاه مقاومت بسیج به بسیج پیوست و فعالیت میکرد بارها قصد رفتن به جبهه از طریق بسیج داشت ولی نشد تا اینکه به سن سربازی رسید سپاه را برای خدمت وظیفه انتخاب و بعنوان پاسدار وظیفه بخدمت | اعزام و پس از طی دوره آموزش در پادگان امام حسین (ع) راهی جبهه جنگ نور علیه ظلمت شد و مدت بیست ماه از خدمت خود را در جبهه ها گذرانید تا اینکه در تاریخ ۶۷/۱/۸ در عملیات والفجر ۱۰ شرکت و به آرزوی دیرین خود رسید پیکر پاکش را به شهرضا حمل و در گلستان شهدای شهرضا بخاک سپردند.
وصیت نامه
وصیت نامه شهید
بسم ا… الرحمن الرحيم
ومن المومنين رجال صدقوا ما عاهدو ا… عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظرو ما بدلو تبديلا»
پدرم ، مادرم و برادرانم با اعتقاد به یگانگی خدای لایزال و رسالت انبیای الهى بالاخص خاتم انبياء
پیامبر بزرگ اسلام (ص) و امامت دوازده امام معصوم (ع) و ولایت فقیه و اعتقاد به حقانیت مرگ و سوال در
قبر، و حساب و کتاب و میزان و صراط و بهشت و جهنم و امید رحمت و غفران الهی وصیت خود را آغاز
آرزو داشتم در دانشگاه جبهه شرکت کنم با تلاش فراوان به سرزمین مقدس جنوب توفيق
شد پای گذاردم تا درس زندگی بگیرم و بیاموزم چگونه مردن را !
و خدواند بزرگ این توفیق را نصیبم کرد در هر زمان در ترمهای مختلف در امتحانات این دانشگاه شرکت کردم ولی مردود شدم در حالی که دوستانم با نمرات عالی قبول شدند و من را تنها گذاردند. خداوندا خودت فرمودی: «الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا اعظم درجه عنداله و اولئک هم الفائزون
خدایا تلاش کردم که اینچنین باشم و میترسم که این سفره پربرکت جمع شود ولی من بی بهره بمانم خدایا تو خود شاهدی که دنیا دیگر برایم ارزشی ندارد توفیقم ده که در جهت رضای تو سپری کنم خدایا به مقام و منزلت همه خوبان درگاهت شهادت في سبيل اله را نصیب من هم بگردان
پدر بزرگوارم و مادر مهربانم شما هم زحمت مرا فراوان کشیدید و هنوز هم فراوان تحمل میکنید
من از محبتها و زحمات شما نتوانستم حق شناسی کن
و حق شما را نتوانستم رعایت بنمایم. همانطور که امام امت فرمودند شما خانواده شهدا چشم و
چراغ این مکتبید ولی من نتوانستم به شما خدمت کنم و شاید هم لایق نبودم ولی پدرم روزی تو حلال بود که چنین فرزندی را تقدیم اسلام کردی و مادرم شیر تو هم حلال بود که به من دادی
پدرم ما از سادات هستیم و خود را منسوب به پیامبر (ص) میدانیم باید بیش از دیگران خود را مقید
به دستورات آنها بدانیم و بیش از دیگران زندگی و اعمال و حرکات آنها را سرمشق قرار دهیم امام حسین (ع) هم روز عاشورا علی اکبر خود را از دست داده پدر امام حسین (ع) هم علی اکبر خود را دوست داشت. من هم فردای قیامت جواب این وفاداری به امام عزیز را به امام عزیز خواهم داد و شما را به صف انبیاء و اولیاء الهی خواهم برد مادر عزیزم نمیگویم گریه نکن حق توست میدانم نیمه شبها بیدار خواهی شد و در فقدان من اشک خواهی ریخت ولی بدان اسلام امروز غریب است و بر من و امثال من است که آن را یاری کنیم ام البنین هم چهار تا از پسرانش را روز عاشورا به خاطر یاری دین خدا از دست داد ولی خم به ابرو نیاورد در صورت لیاقت شهادت فردای قیامت به شما افتخار خواهم کرد.
اولاً حلالم کنید و ثانیاً اگر خداوند مرا لایق شهادت دید در عزایم جداً صبر کنید که خداوند با
صابران است و صابران را دوست دارد و اجر صابران بی حساب میباشد به مردم محبت کنید و از لطف و
و
محب آنان قدردانی کنید در ضمن مادرم از تو میخواهم که در عزایم همچون شیرزن کربلا، زینب صبر کنی. برادران عزیزم ،حسین امیر مرتضی و نصراله شما هم برای آخرین بار سلام ناقابل مرا بپذیرید و
بدانید که جمال شرمنده شما میباشد و از اینکه از شما جدا میشوم امید است شما هم مرا حلال کنید و از شما درخواست میکنم که تا آخرین لحظات زندگیتان احترام پدر و مادر را داشته باشید و در لطف و محبت به آنها کوتاهی نکنید در ضمن اگر خواستید یاری از من کرده باشید قرآن بخوانید و با توجه به معنای آن زندگی خود را انتخاب کنید و از طرف من وظیفه دارید که از همه فامیل و آشنایان و همسایگان و ازکسانی که به شکلی حق بر گردن من دارند حلالیت بطلبید و باز هم توصیه میکنم نیکی
حدبه
پدر و مادر که خیر زندگی در این است .بکیند
خدا یار و نگهدار شما
امید است خداوند وجود مبارک حضرت امام امت حمینی عزیز را تا ظهور مهدی
کنار آن حضرت نگه دارد
و من اله توفيق