زندگینامه
شهید اکبر یاوری
باسمه تعالی
پاسدار شهید اکبر یاوری فرزند حاج حسین در تاریخ ۱۳۳۹/۱۲/۱ در شهرضا در خانواده ای متدین و معتقد به مبانی اسلام شهید پرور کاسب زحمتکش بدنیا آمد تحصیلات خود را تا اخذ فوق دیپلم در رشته ریاضی فیزیک ادامه داد و از شاگردان ممتاز دبیرستان بود در سال ۱۳۵۷ در دانشگاه پلی تکتیک دانشگاه تهران در رشته ریاضی قبول شد شهید اکب یاوری دومین شهید خانواده که همیشه با هم و در کنار بردارش شهید اصغر بود در جریان انقلاب با هم به قم میرفتند و به اعلامیه های امام و کتابهای انقلابی را خریداری و در شهرضا توزیع میکردند در مدت تعطیلی دانشگاهها صادقانه مطالعه کتابهای درسی با اینکه مطالعات زیادی در زمینه اسلام و قرآن داشت مجددا اکثر کتب و مجلات ، گروهها و مکاتب گوناگون را مورد مطالعه قرار داد و در نهایت با انتخاب تلاشگر اسلام و راه سرخ خمینی را بر گزید که برادر شهیدش اصغر نقش موثری در این انتخاب داشت .
سپس
با عزمی راسخ به کمیته کارگری پلی کلینیک جایی که بعدا بنام کانون شورای عالی اسلامی کارگری نامیده شد رفت و زندگی خود را برای خدمت به کارگران این محرومترین و مستضعف ترین قشر جامعه اختصاص داد او برای مال و منال دنیا پشیزی ارزش قائل نبود و در طی سه سال بعد از انقلاب در مجموع یک ماه در بین خانواده نبود و جسم نحف
خود را برای خدمت به انقلاب در طبق اخلاص گذاشته بود .
در مهرماه ۱۳۶۰ بجهاد زندگی و بعنوان مسئول تدارکات و سپس بعنوان مسئول امور اردوی فرهنگی جهاد مشغول بکار شد و طی این مدت دوباره به جبهه رفت و در عملیات فتح المبین کارهای تدارکاتی و سوخت رسالی را انجام میداد پس از چندی با جهاد نشوبه حساب و در سپاه بعنوان رابط تسلیحات تیپ امام حسین و تدارکات منطقه هشت به اهواز رفت شهید فردی متدین و انقلابی از برپایی نمازهای شب او و شهید اصغر تعریفهایی میکنند که چگونه این دو برادر در چه راز و نیازهای شبانه ای داشتند شهید بنا به دلایلی و اینکه عشق بشهادت داشت در اهواز نماند و به جبهه رفت و در تاریخ ۶۱/۲/۲۰ در حالیکه هنوز یک هفته از چهلم شهید اصغر نگذشته بود به شهادت رسید .
وصیت نامه
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
این الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص .
پس از شهادت اصغر عزیز در شب اول به خاک سپردن پیکر پاکش در آن شب که فرشتگان
آسمان قدس الهی روح پاکش را به ملکوت اعلی به پیشگاه خدای تبارک و تعالی به ارمغان بردند تفال بـه
قرآن مجید زدم و به سوی الله شدیم روزی که در شروع نهضت انقلابی مان با هم عهد بستیم که در کنار هم تا آخرین نفس با ظلمات مبارزه کنیم و پس از شهادتش دیدم که او رفت و مرا تنها گذاشت. من عاشق امام بودن را و به خاطر اسلام مبارزه کردن را همگام با او در زیر تعلیم او آموخته بودم از اینکه به تنهایی رفت تعجب کردم ولی این آیه در آن اولین شب جدایی به من تسلی خاطر داد و خوشحال از اینکه انشاءاله جزء منتظرينم . یاری امام و یاران صدیق او و پیروی از اصل رشد یابنده و پویای ولایت فقیه و اما پدر و مادرم و خواهران و برادران پس از شهادتم شما را به آیات ۱۵۳ الی ۱۵۷ سوره بقره میدهم امیدوارم با توجه به این آیات صبر پیشه
به آیه ۲۳ سوه احزاب من (المومنين) برخوردم و بی اختیار به یاد روز شروع حرکتمان به
کرده و بازگشت همه انسانها را به سوی خدا یادآور شوید .
به امید شکست امپریالیسم جهانی بویژه آمریکا شیطان بزرگ در برخورد با مظلومان و مستضعفان به ویژه
برادران مسلمان از خدا میخواهم که امام امت را تا انقلاب مهدی (عج) نگه دارد .