باسمه تعالی
سرباز شهید اسماعیل عمرانپور فرزند علی در سال ۱۳۴۳ در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین کشاورز زحمتکش به دنیا آمد تا اخذ دیپلم به تحصیلات خود ادامه داد و شهید هوش سرشار و ذوق و علاقه ای وافر داشت و در طول تحصیل چند مرتبه به عنوان دانش آموز نمونه معرفی شد در تعطیلات و اوقات بیکاری کار می کرد تا به پدر خود برای هزینه خانواده کمک کند. برای انجام فرایض مذهبی اهمیت بسیار قائل بود و به موقع آنها را انجام میداد با کار کردن و کمک پدر قطعه زمینی خریداری و مقداری از ساختمان آن را بنا نهاد ولی به هیچ وجه دل به او نبست و با شنیدن ندای امام مبنی بر پر کردن جبهه ها از جوانان یکسال زودتر از موعد مقرر جهت سربازی ثبت نام کرد و بعد از دوره آموزش نظامی در لشکر ۸۱ زرهی باختران تیپ یک اسلام آباد غرب گردان ۱۱۹ گروهان یک مشغول خدمت شد و پس از دو ماه و پانزده روز به مرخصی آمد در طول مرخصی نیز دست از کار کردن نکشید و به کار بنایی پرداخت شهید با این که خدمت خود را در منطقه جنگی و در شرایط سختی میگذرانید هیچ گاه لب به شکایت نگشود و یا از سختی محل خدمت برای خانواده چیزی بازگو نمی که کرد بالاخره و پس از مدتی مبارزه با دشمنان اسلام در تاریخ ۱۳۶۳/۷/۲۵ در جبهه میمک بدرجه رفیع شهادت نائل آمد پیکر پاکش را به شهرضا حمل و پس از تشییع در گلستان شهدا به خاک سپردند.
وصیت نامه
با سلام و درود به روان پاک شهدا پس از تقدیم عرض سلام، پدر و مادر گرامی و مهربانم میدانم که بعد از شهادتم زیاد ناراحت میشوید اما اگر میخواهید من از شما راضی باشم در دوری از من زیاد ناراحتی نکنید گرچه میدانم فرزند خوبی برای شما نبودم و همیشه باعث رنجش شما شدم اما در این لحظات آخر امیدوارم مرا ببخشید و از من راضی شوید پدری که روز ها و شب ها آن قدر کار می کردی که هنوز در اتاق نشسته بودی چرت می زدی و به خواب میرفتی رنج هایت را در می یافتم افسوس که دیگر فرصتی پیش نیامد تا زحمات تو را جبران کنم در پایان از طرف من از همه دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید خداحافظ پدر و مادر مهربانم پسر و دوستدار شما، اسماعیل عمرانپور