زندگینامه
شهيد سيد محمد ابراهيم مدنی
باسمه تعالی
پاسدار شهید و فرمانده جبهه های جنگ تحمیلی سید محمد ابراهیم مدنی فرزند سید تاج الدین در سال ۱۳۴۴ در
شهرضا در خانواده ای سادات جلیل القدر و از تبار حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) شهید پرور متدین و مذهبی و خدمتگزار اهلبیت (ع) بدنیا آمد شهید مدنی دومین شهید خانواده دارای دیپلم هنرستان بود پدر دو شهید سید تاج الدین برای دیداری از جبهه ها عزیمت به جبهه ها نمود که در آنجا در اثر سکته قلبی درگذشت جسد پاکش را بشهرضا حمل و پس از تشییع در کنار شهدای مدنی بخاک
شهید سید محمد ابراهیم قبل از انقلاب از ترتیب دهندگان تظاهرات و راهپیماییها بود و پوسترهای انقلابی و بیانیههای امام را از روحانیون مبارز و متهد دریافت و توزیع میکرد با پیروزی انقلاب یکی از اعضای رسمی سپاه پاسداران شهرضا بود چندین مرتبه به جیهههای جنگ شرکت و در بسیاری از عملیات فرمانده گردان بود بطوریکه در وصیت نامه اش نوشته از عاشقان امام بود و فرامین او را از دل و جان میپذیرفت و بدانها عمل میکرد تا آخرین مرتبه در عملیات خیبر شرکت و پس از فعالیت زیاد در تاریخ ۶۲/۱۲/۸ در جزیره مجنون بدرجه رفیع شهادت نائل آمد پیکر پاک و مطهر این پاسدار جان برکف را به شهرضا حمل و طی مراسم باشکوهی با حضور مردم حزب الله تشییع و در گلستان شهدای شهرضا
بخاک سپردند .
وصیت نامه
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و درود بی پایان بر محمد (ص) خاتم النبيين وائمه معصومین و نایب برحق حضرت حجت اله (عج)
امام خمینی .
ای برادران عزیز همیشه حرفهای امام را گوش فرا داده و به آن عمل کنید و نگذارید امام تنها بماند و این دست خدا را یاری کنید و با جان و مال و فدا کردن خود او را با ندای لبیک خود توانایی بخشید هر چند امام بنا به گفته خودشان
همه چیز در اراده دارند و این ما هستیم تا اینکه خداوند با ایمان کند و بتوانیم وظیفه خطیریکه داریم به آن عمل کنیم
وبرای به اهتزاز در آوردن پرچم توحيد لا الله الا الله محمد رسول الله در تمام گیتی از پای ننشینیم و حال که خداوند
از کرم و بخشش رهبری چون فرزند رسول الله برای ما عطا فرموده ما هم قدر آنرا بدانیم و اوست که میتواند پس از ۱۴۰۰ سال درخت تنومند اسلام را بارور سازد اینجانب محمد ابراهیم مدنی با اشتیاق کامل و رضایت و چشمی باز راهی جبهه ها
میشوم و تا حال هر چه به جبهه ها رفته ام شرمنده بسوی خانواده ام برگشتم و آنگونه پنداشتم که خونم لایق قرب اللهی نبوده
که این خون ناچیز و گنه کارم را با ریختن در راهش پاک گرداند شاید مورد لطف و رحمتش قرار گرفته و از بار گناهانم که بر دوشم سنگینی میکند در گذرد و ذره ای ناچیز شوم در دریای بیکران عاشقان خدا – باری حال شش سال است که غبطه
میخورم و شهادت را رسالت خود میدانم در حال فعلی انقلاب در شهرمان بازار تهمت و غیبت رواج است و بروحانیون خط امام در شهرمان بسیار تهمتهای ناروا زده میشود که خودم آنهائیکه از زبانها شنیده ام وقتی تحقیق کرده یا از طرف پرسیده ام دیده ام تمام دروغ محض است شما را بخون بناحق ریخته اباعبدالله جلوی افراد تمام را بگیرید و حرفی که از زبانها میشنوید یا باور نکنید یا بطور تا آگاهانه قبول و برای دیگران واگو نکنید بخدا قسم اگر روحانیون خط امام در شهرمان زیر چکشهای تهمتها خرد شوند از خداوند برای شما غذاب نازل میگردد همینطور در سطح کشورمان که چقدر تهمتها به بهشتی عزیر زدند که بعد از شهادتش چقدر پشیمان شدند ما هزاران بهشتی در کشورمان داریم که فعلا به آنها نسبت دروغ و افترا زده میشود. برادران همیشه صبر داشته باشید و همدیگر را تحمل کنید و چنانچه چیزی از کسی
می بینید پیش خدای ستار العیوب باشید . مکانهای .
برادران عزیز اگر بدنم بدستتان نرسید خود را برای پیدا کردن آن بخطر نیندازید و چنانچه بدستتان افتاد چنانکه زحمت نیست در بهترین زمین متبرکه که در اختیارتان است بخاک بسپارید و اگر اسیر شوم برایم دعا کنید که خداوند از شر شیطان و هوای نفس درون نگاهم دارد و بنده راضیم به رضای خداوند متعال و هر چه او بخواهد بنده هم میخواهم . برادران عزیز چنانچه بنده بهر کسی ظلم و اذیت کرده ام مرا ببخشد و عفو کند و از غرور جوانیم بوده پوزش میطلبم بنده را حلال فرمایید انشاءاله که خداوند از لطفش شما عوض عطا فرماید در پایان وحدت در کلمه که امام عزیز خمینی بت شكن را دعا کنید و خانواده شهدا اسرا و مفقودین را عزیز بدارید و سعی کنید نگذارید کسی به آنها اذیت زبانی کند و آنها را مخصوصا مادران آنها را گرامی داشته و دلداری دهید به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی و به امید آنکه همگی دسته جمعی بزیارت کربلا و قدس عزیز برویم دعای همیشگی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
سید محمد ابراهیم مدنی