باسمه تعالی
شهید ناو استوار یداله حدّاد فرزند عبدالرحیم در تاریخ ۱۳۳۵/۱/۲ در روستای اسفرجان در خانوادهای مستضعف
و متدین دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا کلاس سوم دبیرستان در زادگاهش ادامه داد و پس از چندی به خدمت نیروی دریایی ارتش درآمد، پس از آن ازدواج کرد که ثمره آن یک فرزند پسر بود.
شهید حداد جوانی خوش باطن و دارای اخلاق و صفات پسندیده بود، مدت ده سال در نیروی دریایی خدمت کرد و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی کوشا بود. در یکی از یادادشتهای خود مینویسد :«یک روز در این منطقه آبادان، باران عشق و شادی بود گل بود و همیشه بهار باران میبارید و در زیر باران لذت زمستان را میبرد اما امروز که دیگر خبری از آن شادی و شور نیست، دیگر نه بو و نه از رنگ گلها اثری نیست، مرا به نگهبانی از این نقطه مأمور کردهاند و در زیر گلولههای مرگبار توپ و خمپاره دشمن ولی با این وجود با صدای بلند و رسا میگویم زنده باد وطنم و زنده باد جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و زنده باد شهر آبادان.»
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۱۳ در نبرد دریایی با صدامیان به دنبال اصابت موشک به کشتی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر او را طی مراسم باشکوهی در زادگاهش تشییع و در امامزاده اسفرجان به خاک سپردند.
وصیت نامه
ما مرد جنگیم و آنقدر میجنگیم تا پیروز شویم.
نه میدانم از کجا شروع کنم پدر و مادر عزیزم سلام
اول پدر، پدرجان سلام خیلی خوب میدانم که شما پدر چگونه ما را بزرگ کردی و با چه زحماتی که شب و روز برای ما کشیدی و حتی یادم هست موقعی که در پادنا بودی حتی شبها هم با یک چراغ فانوسی کم نور کفاشی
میکردی تا خرجی من و بقیه برادران و خواهران را در بیاوری و مجبور بودی چندین ماه به خاطر نانی که پیدا کردی از ما کیلومترها دور میشدی و من هم هیچ موقع تا زنده هستم فراموش نمیکنم و اگر خدا نکرده اتفاقی
برای من رخ داد زیاد خودتان را ناراحت نکنید.
مادر عزیزم سلام تو را خدا اگر اتفاقی برایم پیش آمد زیاد خودت را ناراحت نکنی، اگر بگویم برایم گریه
نکن که نمیشود گریه نکنی چون من فرزند شما بودم و میدانم که مادر عزیز با چه بدبختی و بیچارگی ما را بزرگ کردی خوب من این راه را انتخاب کردم و چه میشود کرد زندگی است و باید گذراند. برادر بزرگم حسن جان سلام شما هم برای من هم زحمت زیادی کشیدی و همچنین زیاد وقت و بی وقت مزاحم کار و استراحت شما شدم امیداورم که همگی از پدر و مادر و داداشی حسن جان با زن داداشی و داداش یداله با زن داداش و همسر عزیز و فرهاد مهربان و امین اله عزیز و فرنگیس و منیره و بهنام و بهزاد خوبم و پرستو و جواد عزیزم همگی مرا ببخشید.
از خدای بزرگ برای همه شما آرزوی موفقیت و همچنین تمام فامیل از بزرگ و کوچک مرا ببخشید.