پاسدار شهید مفقودالاثر محمدرضا سالکپور فرزند حسین در شهرضا در خانوادهای متدین و پیرو مکتب تشیع و ولایت، به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پایان دورهی ابتدایی ادامه داد و پس از آن به شغل رانندگی پرداخت. شهید از نظر اخلاقی با تمام آشنایان، دوستان و خویشان خود با برخورد کاملا اسلامی رفتار میکرد و الگوی خوبی برای آنها بود، از نظر مذهبی به نماز و طاعات و عبادات خود اهمیت بسیاری میداد و بیشتر وقتها مرثیهخوانی در عزای اباعبدالله الحسين ( ع ) میپرداخت. علاقه عجیبی به امام داشت. شهید سالکپور دارای همسر و سه فرزند پسر و یک فرزند دختر میباشد که آخرین سفارش وی از نظر تربیت صحیح فرزندان در خط اسلام ناب محمدی (ص) و حفظ و حراست از اسلام و قرآن و خط امام بود.
شهید چندین مرتبه به جبههها اعزام و در آخرین مرتبه در عملیات والفجر مقدماتی در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۱۸ مفقود الاثر گردید.
وصیت نامه
الذین آمنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله به اموالهم و انفسهم اعظم درجه.
آن کسانی که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و مجاهدت کردند در راه خدا با اموال خودشان و نفس خودشان بزرگ درجهی آنها در نزد خدا.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و باسلام به پیشگاه باعظمت حضرت ولی عصر صاحب الزمان (عج) تعالی فرجه شریف و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی روح خدا بت شکن زمان و درهم کوبندهی طاغوت و طاغوتیان زمان و آگاه کنندهی بشریت و تربیتدهندهی امت قهرمان ایران و مستضعفین جهان و درود بر ارواح پاک شهیدان به خون خفته از صدر اسلام تا کربلای حسین و از کربلای حسین تا کربلای ایران و درود بر کلیهی پدران و مادران شهدا و باسلام خدمت تمامی پدران و مادرانی که فرزندانی انچنان تربیت کردهاند تا با از خود گذشتن و مال و جان ادامهی زندگی پشت به دنیا و مال دنیا و حب دنیا و مبارزه با نفس کردهاند و به یاری دین مبین اسلام و قرآن و ادامه نهضت و انقلاب برخواستهاند. خدایا، بارالها، پروردگارا، معبودا، معشوقا، مولایم من ضعیف و ناتوان در حالی که به تو پناه آوردهام تو را به عظمت و بزرگی خودت به سربازی در راه خودت قبولم کن خدایا نیت حرکت من برای رضای تو و از همان روزهای اول انقلاب که با تو عهد کردم که تا آخرین قطرهی خون خود مقاومت و ایستادگی خواهم کرد.
خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار ماندهایم، خدایا های و هوی بهشت را میبینم چه غوغایی حسین به پیشواز یارانش امده، چه صحنهای فرشتگان ندا دهند که همرزمان ابراهیم، همراهان موسی، همدستان عیسی، همکیشان محمد، همسنگران علی، همفکران حسین، همگامان خمینی از سنگر کربلا آمدهاند. چه شکوهی دارند خدایا به محمد (ص) بگو که پیروانش حماسه آفریدند و به علی (ع) بگو که شیعیانش قیامت به پا کردند و به حسین بن علی بگو خونش در رگها همچنان میجوشد. بگو از آن خونها لاله رویید ظالمان لالهها را بریدند اما باز هم لالهها روییدند.
خدایا میدانی که چه میگویم پنداری که چون شمع ذوب شویم ما از مردن نمیهراسیم از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم از سوی دیگر باید شهید شویم تا آینده بماند من با رهبرم روح خدا میثاق بستهام و به تو وفادارم زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار کشته شوم باز زنده شوم دست از یاری روحالله و دین اسلام بر نخواهم داشت، راه سعادتبخش حسین (ع) را ادامه دهید و زینبوار زندگی کنید. آری عزیزان خدا دوست میدارد دوستانش را.
و دوست همسنگرم کلیهی خانوادهی عزیزم مادر، زن و بچهها و تمام خویشان خدمت شما خانواده و مادرجان و فرزندان و تمامی دوست، اشنا، خویشان سلام عرض میکنم و از راه دور به دعاگوئی شما مشغولم درجائی که همهاش نعمت خدا و پیش از همهجا نزدیکی به خدای متعال است. جایی صمیمیت و برادری و برابری و دوستی و محبت و همهی شهیدان آینده در آنجا به سر میبرند. آری خانوادهی اگر خواسته باشی از احوالات اینجانب باخبر باشید برادر محمدرضا سالکپور حالم خیلی خیلی خوب است. سلام ناقابل من به همهی شما عزیزان چون به طور کلی من شرمنده هستم چون نتوانستم در عمر خدمتی کرده باشم و هر موقع که میآمد وضع رو به ترقی برود باز به صورت دیگری شیطان میآمد و نمیگذاشت که راه حق را ادامه بدهم ولی پیش خدای خودم شرمنده هستم از نظر ظاهر و باطن را هر دو باید خوب شود سعی کنید. شماها حقیقت را دریابید فقط از شما میخواهم من را حلال کنید. مادر و زن و فرزندان انشاءالله پشتیبان اسلام و قرآن و روحالله هستید. از شما میخواهم که به حاجی و خانواده سلام برسانید و به فریدون و اهل خانه سلام برسانید، عباس و اهل خانه سلام برسانید، محمد و اهل خانه سلام برسانید، به حسین و اهل خانه سلام برسانید و خانهشان تبریک بگوئید، و به دایی سیفالله با اهل خانه سلام برسانید، دایی یدالله با اهل خانه سلام برسانید، اکبر و با اهل خانه سلام برسانید، خاله را سلام برسانید از قول من کمال را و غلام را و همسایهها زن و مرد را سلام برسانید. باز برای آخرین بار تکرار میکنم من خود میدانم فرزند خوبی برای تو مادر نبودم و برای تو ای زن همسر خوبی نبودم ولی باید من را حلال کنید و برای حاجی جواد نامه دادم، برای فریدون و حسین و محمد و دائی یدالله و برای خودتان هم نامه دادم جواب نرسیده نمیدانم نامهها را به دست شما ندادهاند و یا من قابل یک نامه نبودهام، خداحافظ حلالم کنید همگی.
به امید دیدار در کربلای حسین (ع).
به زودی راه کربلا باز میشود.