بسمه تعالي
پاسدار شهید فتحعلی صالحی فرزند خلیل در سال ۱۳۴۱ در روستای اسلام آباد از توابع وردشت سمیرم در خانواده ای مستضعف و متدین به دین اسلام دیده به جهان گشود و از طریق نهضت سواد آموزی خواندن و نوشتن را فرا گرفت و به شغل بنایی مشغول بود .او فردی بسیار فعال و زحمتکش و علاقمند به انقلاب و دولت جمهوری اسلامی و مقلد و علاقمند حضرت امام بود.
شهید صالحی بسیار خوش برخورد و شوخ طبع و مهربان و پاکدل بود علاوه بر واجبات که به وقت خود انجام میداد نماز شب نیز میخواند به فقرا و مستمندان کمک میکرد با والدین و خانواده و مردم بسیار مهربان بود با شروع جنگ برای بازسازی مناطق جنگی چند بار از طرف جهاد سازندگی شهرضا به اهواز اعزام و در چند روستا از روستاهای اهواز که بر اثر بمباران تخریب شده بود بازسازی کرد و در عملیات والفجر ده شرکت و در تاریخ ۶۷/۱/۲ به آرزوی دیرین خود رسید.
جنازه او را به شهرضا حمل و پس از تشییع در گلستان شهدا به خاک سپردند.
پدر و مادر و همسر و فرزندان شهید در شهرک اسلام آباد شهرضا ساکن میباشند.
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
الذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انا لله و انا اليه راجعون
آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیشی گرفته و گویید ما به فرمان خدا
آمده ایم و به فرمان او رجوع خواهیم کرد.
با درود و سلام بر ارواح پاک ابراهیم خلیل الله و موسی کلیم الله و خمینی عیسی روح الله و نوح نبی الله و محمد مطصفى ، علی ولی الله ، حسین ثارالله ، مهدی بقیه الله ، روح الله و شهیدان فى سبيل الله و امت حزب الله و بخصوص سپاهیان و .بسیجان این حقیر فتحعلی صالحی وصیت نامه خود را آغاز میکنم
پدر و مادر مهربانم و ای عزیزانی که در راه تعلیم و تربیت من زحمات فراوانی را متحمل شدید و چه ناراحتیهایی را که برای رفاه حال این حقیر انجام داده اید و من نتوانستم یکی از خدمات کوچک شما را جبران کنم اگرچه من نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم از شما میخواهم که مرا به خاطر خدا ببخشید و حلالم کنید همچنین از برادران عزیز و خانواده محترم و فرزندان عزیز که همه بار سختی ها را به دوش کشیده و من روانه جبهه حق علیه باطل شدم و در این موقع حساس که درخت کهنسال اسلام احتیاج به خون دارد تقدیم میکنم پس قدر خودتان را بدانید و به قیامت فکر کنید سفارش این حقیر به شما این است که فرزندانم را در راه تعلیم و تربیت کوتاهی نفرمائید تا آنجا که در توان دارید و امید است شما همگی مرا ببخشید و حلالم کنید عزیزانم اگر خداوند توفیق شهادت را نصیب این حقیر کرد و اگر خدایی نکرده اسیر شدم که آن هم تا آخرین لحظه و آخرین فشنگم و آخرین نفسم با توفیق خداوند خود را به آنان تسلیم نخواهم کرد و شهادت را بر اسارت ترجیح میدهم اگر خداوند بزرگ لطف توفیق این فیض بزرگ را به این بنده ناقابل عطا فرمود از همه میخواهم که در این مورد صبور و بردبار باشید و از شهادت این ناقابل به خودتان ببالید و از این زندگی و دوستی دنیا که سرمنشأ همه مفاسد است دوری گزینید از ملت حزب الله اسلام آباد میخواهم در نماز و جهاد و مساجد کوتاهی نفرمایید و چنانچه شهادت نصیب من شد مرا در جوار گلزار شهدای شهرستان شهرضا به خاک بسپارید.