شهید علی اکبر حمزوی فرزند برزو در هشتم شهریورماه ۱۳۴۹ در خانواده ای مذهبی و مستضعف در چادرهای عشایری در استان خوزستان چشم به جهان گشود، دوران طفولیت را در کنار خانواده به سر برد و در مهرماه ۵۵ در سن ۶ سالگی به مدرسه رفت و در دوران تحصیل ابتدایی شاگرد کوشایی بود و در راه تحصیل علم کوشش بسیار داشت . پس از آن در شهرستان شهرضا مشغول تحصیل در دوره راهنمایی شد و بعد از گذراندن این دوره در کلاس اول نظری ثبت نام نمود. علی اکبر فرزند انقلاب بود از همان کوچکی در تظاهرات شرکت میکرد و از زمان تاسیس پایگاه مقاومت شهید دستغیب در خمینی آباد شهرضا فعالانه شرکت میکرد اکثر شب ها را در پایگاه ها میگذراند در تبلیغات بسیار فعال بود و در کتابخانه پایگاه کار میکرد. در تمام انتخابات فعالانه کار میکرد در برگزاری مراسم دعای کمیل و دعای توسل و همچنین در نماز جماعت و جمعه بسیار با علاقه شرکت میکرد. روح بزرگ و پرشور وی به این فعالیتها قانع نبود و همواره خواستار حضور در جبهه ها بود ولی به دلیل کم سن بودن از اعزام وی خودداری میشد تا اینکه پس از مراجعات مکرر و پافشاری توانست در اول مردادماه سال ۶۴ جهت آموزش به پادگان امام حسین در خمینی شهر اعزام شود و پس از گذراندن دوره ای لازم موفق شد برای اولین بار در ۲۳ مردادماه ۶۴ به جبهه اعزام شود . علی اکبر برای آخرین بار در زمستان سال ۶۴ در حالی که در کلاس اول دبیرستان تحصیل مینمود به جبهه اعزام شد و پس از شرکت در عملیات ظفرمند والفجر ۸ سحرگاه روز بیست و سوم بهمن ماه ۶۴ در کنار اروندرود به لقاء الله پیوست و در گلزار شهدای شهرضا در کنار دیگر شهدای عزیز بخاک سپرده شد.
وصیت نامه
فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره و من يقاتل في سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف يوتيه اجرا عظيما
مومنان باید در راه خدا با آنانکه حیات مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد کنند و هر کس در جهاد براه خدا کشته شود یا فاتح گردد زود باشد که او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم .
با درود فراوان بر انبیاء بزرگ خاندان نبوت مخصوصا آخرین آنها حضرت محمد (ص) و سلام بر ائمه اطهار مخصوصا حضرت بقیه الله اعظم حضرت حجه ابن الحسن مهدی (عج) موعود و سلام بر نائب برحقش پیر جماران بت شکن حضرت امام روحی و ارواحنا له الفداه و سلام بر یاران مخلص امام و سلام بر رزمندگان اسلام ، شیران بیشه سنگر ، که به شب زاهدند و روز دشمن شکارند و سلام بر شهداء از شهدای بدر و حنین تا شهدای کربلای حسینی و از شهدای کربلای حسینی تا شهدای کربلای خمینی و با سلام بر خانوادههای محترم شهدا ،اسراء ، مفقودین و سلام بر معلولین و مجروحین وصیت خود را این گونه شروع میکنم
پدر بزرگوارم
اگر نتوانستم برای شما فرزندی خوبی باشم باید ببخشید و مرا شما حلال کنید اگر نتوانستم زحمات جبران ناپذیر شما را جبران کنم باید ببخشید اما شما مادر عزیزم اگر لیاقت شهادت پیدا کردم و شهادت نصیبم شد گریه و زاری و ناراحتی نکن لباس نو بپوش و بر سر مزارم شیرینی تقسیم کن خوشحال باش همچون فاطمه استوار باش زیرا امانتی را که از خدا نزد تو بود به نحو احسن تحویل او دادی. پدر و مادر بزرگوارم اگر لیاقت زیارت حضرت امام را پیدا کردید به او بگوبید که سربازی داشتی که آرزوی زیارت تو را داشت اما لیاقت دیدن شما را پیدا نکرد . در نمازهای پرشکوه جمعه حتما شرکت کنید و همیشه مانند قبل در صحنه بمانید. مسجدها را نگذارید خالی بماند چون به قول امام مسجدها سنگر هستند . از همه آشنایان و اقوام و خویشان حلالیت میطلبم.
علی اکبر حمزوی