وی در ۱۳۲۶/۲/۲۶ در خانواده روحانی متولد شد پدرش مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد حسین رستگار از واعزان نیکوشعار شهر و دیارش بود و در بین مردم مشهور به زهد و تقوا بود تحصیلات دوران ابتدایی را در دبستان خیام شهرضا به پایان رساند و پس از آن رای کار عازم تهران شد اقامت یک سالهاش در تهران روح لطیف او را آزرد و نتوانست وضع نامناسب آن روز را تحمل نماید و به همین دلیل به شهر خود بازگشت تا فعالیت و تلاش را در شهر خود ادامه دهد با شروع نهضت انقلاب به رهبری امام راحل از پیشگامان مبارزه با نظام طاغوتی بود و چندین بار توسط ساواک دستگیر و پس از بازجویی ها و اخذ تعهد مبتنی بر متوقف نمودن فعالیتهای ضد طاغوتی آزاد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام امر مقتدای خود را اطاعت نموده و حرفه خود را رها نموده وارد جهاد سازندگی شهرضا شد تا سازندگی را در روستاها محروم از امکانات رفاهی زندگی شروع نماید صداقت صراحت بیان شجاعت و عدم سوء استفاده از منابعی که در اختیارش بود از ویژگیهای بارز او بود که بارها از زبان همکارانش شنیده و نقل شده است با آغاز جنگ تحمیلی حضور در جبهههای حق علیه باطل را بر خود واجب دید و به عنوان جهادگر عازم جبهههای جنوب گشت جملات آخرش در هنگام سوار شدن به اتوبوس برای عزیمت به جهاد به فرزندش سرشار از عشق به امام و نظام و انقلاب بود پسرم مبادا با شهادتم تفنگ بر زمین بماند ز ویژگیهای بارز شهید رستگار محبت و علاقه وصف ناپذیرش به حضرت زهرا و قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس بود و شاید همین عشق باطنی او را لایق این مقام نمود که در عملیات بیت المقدس جان باز شود ۲۴ ماه بستری بودن در بیمارستانهای نمازی شیراز ،مصطفی خمینی تهران و کشور اتریش و ۱۶ بار در زیر تیغ جراحی پزشکان قرار گرفت آنچنان روح مقاومی از او ساخته بود که توانست ۲۰ سال پس از آن با تمام دردها و کمبودها مبارزه نموده و شبهای بلند زمستان را با بیخوابی و درد پشت سر گذاشته بدون آنکه خم به ابرو بیاورد و یا حتی همسر خود را درگیر دردها و بیخوابیهای شبانهاش کند و یا یک بار اظهار درد نماید و از وضعیت پیش آمده گله و شکایت کند.
آری عشق با انسان ها که نمیکند جانبازیاش را وامدار عشق به حضرت عباس و شهادتش را در راز علاقه به حضرت زهرا یافت تا آنجا که در تاریخ نهم تیر ماه ۱۳۸۵ همزمان با شهادت حضرت زهرا شهد شهادت را نوشید و به دیار معشوق شتافت و فرزندش در هجر او سرود :
ز بس گفتی تو یا زهرا در این دوران پرمحنت
مصادف گشت با هجران او ختم حیاتت مبارک بادت این فرخنده پایان و سرانجام بهشت جاودان حق بود اینک مکانت