زندگینامه
شهید شهرام طاهری
بسمه تعالى
جهادگر شهید شهرام طاهری در سال ۱۳۴۷ در خانواده ایی فقیر در شهرستان شهرضا کودکی چشم به جهان گشود که خانواده اش نام شهرام را بر او انتخاب کردند. پدرش میراز فضل الله طاهری از مردان مؤمن متعهد ، این کودک را از همان اوان کودکی در راه درست و به تعلیم و فراگیری تحصیلات به دبستان فرستادند و دوران ابتدایی را در مدرسه آیت الله غفاری شهرضا مشغول تحصیل بود. درست تحصیلات وی مقارن بود با شروع تظاهرات و راهپیمایی مردم مؤمن و مسلمان علیه حکومت ستمشاهی ، در سال ۱۳۵۹ وی از تحصیلات ابتدایی فارغ و تمام تحصیلاتش مصادف بود با شروع حمله و جنگ تحمیلی به مملکت اسلامی ایران ، سالی که جوانان غیور وطن جهت حفظ اسلام و میهن اسلامی فوج فوج به جبهه اعزام می شدند و ارگانهای انقلابی به انقلاب اسلامی خدمت میکردند. این شهید چون بهترین راه کمک خود را در راه جهاد سازندگی مثمر ثمر میدید وارد ارگان جهاد سازندگی شد و مدت پنج سال متوالی در این ارگان و بسیج خدمت و تمام اوقات خود را صرف جبهه و جنگ مینمود بارها مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و چندین بار نیز موج انفجار او را از پای درآورده ولی چون عشق به شهادت داشت تا سعادت شهادت نیافت، جبهه را ترک نکرد. در دوران خدمت جبهه اش در کلیه مناطق جنگ جنوب و غرب کشور فعالیت داشت بارها در عملیات گشت شناسایی و انهدام نیروهای مزدوران عراقی شرکت و در چندین مرحله مجروح گشته و هر بار چند تن از همسنگرانش را از دست میداد و مرتب گفته اش این بود که ای کاش من هم سعادت داشتم تا در راه اسلام شهید میشدم. علاقه عجیبی به امام و نظام جمهوری اسلامی داشت به طوریکه قابل وصف نیست. با توجه به اینکه تحصیلاتش ابتدایی بود ولی اکثر آیه های قرآن را با معنای آن حفظ و به آن عمل میکرد و در راه انقلاب کمکهای بسیار میکرد و هر موقع به مرخصی می آمد به تمام فامیل سرکشی مینمود و حقوق خود را به جبهه کمک میکرد و به فقرا نیز کمک فراوان مینمود و طرفدار مستضعفین بود. پس از چندین اعزام بالاخره در تاریخ ۶۵/۶/۲۰ در جزیره مجنون به شهادت رسید.
وصیت نامه
وصیتنامه شهید
(بنام خداوند کریم و حی و داور)
اینجانب شهرام طاهری خدمتگزار در جبهه اسلام هستم و بنا به وظیفه ام که یک انسان مسلمان
دارد وصیت نامه ام را به شرح زیر اعلام میدارم
مادر اگر وقتی داشتی هر شب جمعه سر مزارم بیا و شیون و ناله مکن. نمازتان را هیچ وقت فراموش نکنید. وسایلی که دارم به برادرم مهران بدهید در ضمن تا جان در بدن دارید از اسلام عزیز حمایت کنید. اسلام آنقدر ارزش دارد که امام حسین (ع) فدای آن شد و ما برای ادامه راه شهیدان جبهه اسلام و پاسداری از دستاوردهای جمهوری اسلامی کوتاهی نمیکنیم.
مادر عزیزم از اینکه به من محبت نمودید و شیر پاک به من دادید و محبت اسلام و حسین (ع) را
در قلب من زنده نگه داشتید امیدوارم که در قیامت پیش حضرت زهرا (س) روسفید باشید. اگر دوستان و آشنایان از من دلخوری یا بدی دیدهاند از آنها بخواهید که مرا حلال کنند.
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
والسلام