باسمه تعالی
پاسدار شهید سیّد سراج الدّین علوی فرزند حاج سیّد جلال در سال ١٣٤٤ در شهرضا در خانواده ای متدین به دنیا آمد و تحت سرپرستی مادرش که از زنان عابد و زاهد و معلم قرآن بود دوران کودکی را گذراند. دوران تحصیلات را تا سوم راهنمایی گذراند و آخرین سال تحصیل او مصادف با فروزان شدن مشعل انقلاب شد که برای فعالیت در نهضت آماده شد و با پخش نوار و پوستر و اعلامیههای امام مشغول و در کلیه تظاهرات شرکت داشت و مدرسه برایش سنگر و قلمش مسلسل علیه رژیم طاغوت گردید با پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت انقلابی ادامه داد و در کلاس های آموزشی عقیدتی شرکت میکرد و در اولین فرصت به طور نیمه ثابت در سپاه پاسداران فعالیت میکرد. شهید علوی علاقه مفرط به امام و روحانیت متعهد داشت و از آنها برای تزکیه کمک می خواست. در سوم شعبان ١٣٦٠ بر اثر حادثه ای چشم چپش نابینا شد که با عمل جراحی و تعویض عدسی بینایی خود را بازیافت در این موقع با اجازه مادر به جبهه اعزام و پس از مدتی پیروزمندانه به شهرضا آمد. مجدداً به همراه برادر دیگر بزرگش شهید سیّد جمال به جبهه رفت و در عملیات طریق القدس شرکت و مجروح گردید و پس از بهبودی نسبی برای سومین بار به جبهه اعزام شد و در عملیات فتح المبین که با رمز یا زهرا شروع شد شرکت و در تاریخ ۱۳٦١/١/٤ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش با دیگر شهدا تشییع و در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد. یادش گرامی باد .
وصیت نامه
الذين آمنوا وهاجر و جاهدوا فى سبيل الله به اموالهم و انفسهم و اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون
به نام پروردگار متعال و به نام آن که هستی در ید قدرت اوست و به نام آن که جان را بخشید و هرگاه اراده کند آن را پس می گیرد. سلام بر مهدی (عج) منجی عالم و انسان و سلام بر نایب بر حقش روح الله و سلام بر شهیدان. شهیدانی که هر چه داریم از آنهاست و ما وظیفه ای داریم که میبایست نسبت به خون آنها ادا کنیم و این وظیفه را به نحو احسن انجام داده تا وقتی که خود نیز به خیل این کاروان حسینی بپیوندیم. پروردگارا تو را شکر میکنم که به من توفیق دادی که در راهت قدم بردارم و علی رغم تمام لغزش ها و اشتباهات زندگیم بتوانم دینم را به خون شهدای اسلام ادا کنم و سرانجام کارم را به شهادت در راهت قدم بر میدارم و نیر بفرما و به من چشم بصیرتی ده و عنایت فرما تا در هنگامی که در خون خود میغلتم آقا و مولایم امام زمان را ملاقات کنم پروردگارا امام امتمان را نور چشم مستضعفان دنیا را این موهبت و نعمت بزرگ خودت را که به ما ارزانی داشته ای تا ظهور امام عصر طول عمر عنایت لطف بفرما و دشمنانش را چون اصحاب فیل خوار و ذلیل گردان و تو ای خواهر و برادر متعهدم و ضعیفی که در آن هستی به هیچ وجه با مسامحه و کم کاری و بیهوده کاری سازگار نیست نباید از انقلاب انتظار کمک بلکه باید به آن کمک رسانید و بیایید و حرمت خون شهدا را پاسدارید و اهداف آنها را تا آخر دنبال کنید و صبر و استقامت را پیشه خود سازید و همه برای یک جنگ طولانی برای به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام در تمام جهان آماده شوید. بیایید و فرمانبر او که فرمانبر خداست باشید و این امام بر حق را یاری رسانید پروردگارا ای خدای قادر متعال از هم اکنون که به جبهه اعزام میگردم و برای یاری دین تو میروم به من قدرتی عنایت فرما تا بتوانم به بهترین وجه بر نیروهای کفر بتازم و آنان را فقط در راه تو و بهخاطر رضای تو نابود کنم و آن گاه توفیق شهادت را به من عنایت فرما و در روز قیامت مرا جزء دوستان خود و دوستداران خود محسوب فرما و با آبرومندان درگاهت محشور کن.
مادر عزیز این گفته برای شخص همچون شما لازم نیست ولی باز هم میگویم همان طور که میدانید جان انسان امانتی است در دست او پس وقتی خدا این امانت را بگیرد دیگر جای ناراحتی نیست خوشا به حال آنان که این امانت الهی را درست نگاه دارند و در راه او جان بسپارند.
والسلام
سراج الدین علوی ۱۳۶۰/۱۲/۱۹