باسمه تعالی
جهادگر شهید دلاور عروج زاده فرزند ارس در تاریخ ۱۳۴۵/۷/۴ در ایل قشقایی منطقه فسا در شیراز متولد شد. تحصیلات ابتدایی در زیر چادر مدارس سیار و عشایری به پایان رسانید.
تنها فرزند خانواده بود شهادت او تأثیر بسیار عمیقی بر روی مادر پیرش گذاشت شهید عروج زاده جوانی متدین و انقلابی بود و چون پدرش از لحاظ دینی از افراد کمیاب طایفه محسوب می شد شهید نیز زیر تربیت عملی پدر بسیار متدین و مذهبی وظایف مذهبی را در نهایت کمال انجام می داد بسیار به امام علاقه مند بود و همیشه سفارش میکرد از امام پیروی و اطاعت کنید زیرا امام یکی از عطیه های الهی است که به ما مردم عطا شده است با مطالعه کتاب های دینی در تبلیغ جمهوری اسلامی کوتاهی نمی کرد و در پایگاه مقاومت بسیج ثبت نام و به پاسداری و نگهبانی مشغول بود در برابر ضد انقلاب موضع بسیار قاطعی می گرفت و با آنها درگیری داشت از روحیه بسیار بالایی برخوردار و از شجاعت عشایری برخوردار بود به طوری که برای دفاع سنگر رزمندگان تا نزدیک ترین فاصله دشمن با بولدوزر خود می رفت شهید در فروردین ماه سال ۶۵ در ادامه عملیات والفجر ۸ و انجام عملیات مهندسی به منظور تثبیت مواضع خودی مورد اصابت ترکش به ناحیه سر قرار گرفت و مجروح شد دو هفته بیهوش بود و پس از آن در بیمارستان نمازی شیراز در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۷ به درجه والای شهادت نائل آمد پیکر پاکش را به شهرضا حمل و پس از تشيیع در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپردند.
وصیت نامه
كل نفس ذائقة الموت كل من عليها فان.
به آنهایی که در راه خدا کشته شده اند مرده نگویید آنها زنده اند و نزد خدا روزی می خورند. با درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) و درود بر شهیدان به خون خفته صحرای کربلا و شهدای عزیز انقلاب و شهدای جنگ تحمیلی که با خودشان اسلام را یاری کردند وصیت خود را آغاز می کنم.
آنچه در این دنیا من درک کردم این است که این دنیا فانی است و از دست رفتی و هیچ چیزش برای انسان نمی ماند پس وقتی که قضیه این طور است و انسان رفتنی است چه بهتر فکر آخرت باشد و دل به دنیا نبندد و تمام بدبختی ها و خطا ها از روی وابستگی به دنیا است خدا را شکر می کنم که توفیق داد از قید ها آزاد شویم و راهی جبهه حق علیه باطل میشدم و با یاری خدا دشمنان قرآن و اسلام را از بین ببرم و مسئله دیگری که من در جبهه درک کردم این بود که اگر واقعاً خالص باشم و برای خدا باشد به هیچ صورت شکست نمی خوریم چون در هر حال ما پیروزیم اگر شهید شویم به لقاء و دیدار خدا می شتابیم که این آرزوی هر رزمنده است اگر پیروز بشویم اسلام را گسترش می دهیم.
به فرمان امام که جبهه برای ما واجب است به ندای رهبر عزیزم لبیک گفتم و به سوی جبهه روان شدم و این راه را آزادانه انتخاب کرده ام امیدوارم که بتواند در این راه خدمتی به اسلام کرده باشم.