سایت جامع شهدای شهرستان شهرضا
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

شهید حسین حمزوی

خلاصه زندگی نامه
شهید حسین حمزوی فرزند عزت اله در سال ۱۳۴۹ در یک خانواده مذهبی و مستضعف از عشایر قشقایی به دنیا آمد دوران کودکی خود را همراه خانواده در طبیعت بی آلایش خداوند گذراند در سال ۱۳۵۴ خانواده شهید به علت اینکه دیگر توان کوچ نشنی را نداشت به یکی از دهات شهرستان مبارکه هجرت کردند. دوران تحصیل ابتدائی خویش را در همانجا طی نمود در همین سالها بود که انقلاب اسلامی به رهبری عظیم الشان امام خمینی (ره) به اوج خود رسید و شهید حسین حمزوی مانند دیگر مردم غیور وطنمان همراه خانواده خود در تظاهرات علیه حکومت شاهنشاهی شرکت می‌جست و انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید شهید دوره راهنمائی را طی میکرد که همراه شد با جنگ تحمیلی شهید در اینجا بر خود وظیفه دانست که در آن امر جبهه و جنگ خود را سهیم بداند به هر جهت با سن کمی که داشت به او اجازه حضور در جبهه را ندادند سرانجام با دست بردن در شناسنامه خود به جبهه اعزام شد چندین بار بصورت بسیجی به جبهه و در نهایت به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا درآمد در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ والفجر ۸ شرکت کرد و چند بار هم مورد اصابت گلوله و ترکش قرار گرفت و هنوز بر بدن جراحت داشت که باز در جبهه حضور پیدا کرد و سرانجام با علاقه شدیدی که به شهادت در راه خدا داشت در عملیات والفجر 10 در تاریخ ۶۶/۱۲/۲۳ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به سوی معبود خویش شتافت از خصوصیات بارز شهید اینکه بسیار به نماز و روزه و دعا و توسل به ائمه اطهار و صله ارحام اهمیت میداد حتماً تا اندازه ای که میتوانست نماز را اول وقت و آن هم به جماعت اقامه می‌نمود و هر موقعی که با خانواده برخورد میکرد اظهار می‌نمود که دعا کنید فرزندی را که با هزار مشقت و رنج بزرگ کرده اید شهید شود و همانطور که خود میخواست و تشنه جهاد و شهادت بود به مقصود خویش رسید و به سوی معشوق خود پرواز نمود.روحش شاد و راهش پر رهرو باد. باشد که ما همه به راه او قدم گذاریم و همانطور که آنها (شهدا) به فیض عظمی رسیدند ما نیز این نعمت نصیبمان گردد. پیکر پاکش را پس از تشییع در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپردند.
بسم الله الرحمن الرحيم ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم واموالهم بان لهم الجنة يقاتلون في سبيل الله فيقتلون و يقتلون خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است آنها در راه خداجهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسان مو با خود کشته شوند (سوره توبه آیه ۱۱۰) با درود و سلام فراوان و بی پایان بر پیامبران و فرستادگان بزرگ خداوند از حضرت آدم تا حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) و با درود و سلام بر امامان معصوم از اولین آنها تا آخرین امام معصوم حضرت بقية الله الاعظم (عج) و نائب بر حقش امام امت این قلب تپنده امت شهیدپرور و مسلمان پیر جماران حضرت امام خمینی و یاران مخلص امام بخصوص فقیه عالیقدر و امید آینده آیت الله منتظری و با سلام و درود بیکران بر خانواده محترم شهدا ،اسرا ، مفقودين و جانبازان انقلاب اسلامی که به قول امام عزیز چشم و چراغ این مملکتند و با سلام بر رزمندگان جبهۀ توحید که به شب زاهدند و روز دشمن شکار. وصیت خود را اینگونه شروع میکنم گر مرد رهی میان دون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت من پاسداری هستم از سلاله خون پاک شهیدان راه حق از صدر اسلام تاکنون که وظیفه خود دانستم تا آنجا که میتوانم از اسلام و مسلمين تا آخرین قطره خون خود دفاع کنم که در این بین دو راه در پیش است یکی این که چون یزید سدی باشیم در جلو اسلام و مسلمین و تیشه بر ریشه درخت تنومند اسلام بزنیم و خون شهیدان عزیزمان را پایمال کنیم و یا اینکه حسین وار وارد جنگ شویم و حسین (ع) گونه مبارزه کنیم و راهمان هم همانند حسین (ع) باشد. و اما شما پدر و مادر عزیز و بزرگوارم از اینکه نتوانستم زحمات و رنج‌های جبران ناپذیر شما را جبران کنم باید مرا ببخشید و حلال کنید که بخشش و رضایت شما رضایت خداوند متعال است. اگر شهادت نصیبم شد برای من گریه نکنید اگر خواستید گریه کنید برای امام حسین(ع) گریه کنید که ندا زد هل من ناصر اينصرنى؟ وفقط ۷۲ تن لبيك گفتند برای مصبیت هایی که بر امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) پیش آمد گریه کنید برای من گریه نکنید لباس نو بپوشید و بر سر مزارم شیرینی تقسیم کنید زیرا این راهی است که تمام پیامبران و امامان معصوم و شهیدان در این راه رفته اند و کسی که در این راه میرود گریه کردن ندارد. خوشحال باشید که فرزندی را بزرگ کرده اید و در راه خدا و قرآن و اسلام دادید خوشحال باشید که امانتی را که از خدا نزد شما بود به نحو احسن تحویل دادید. امام عزیزمان فرموده اند که این جوان هایی که شهید میشوند مال پدر و مادر نبودند مال پیامبر اکرم و اسلام بودند. برادر عزیزم امیدوارم که اسلحه مرا بردارید و نگذارید که سنگرما و تمام شهیدان خالی ماند که دشمنان اسلام و منافقین شاد باشند و اما شما خواهران گرامی امیدوارم که همچون حضرت زینب (س) استوار باشید و صبر را پیشه خود کنید و با این کارتان مشت محکمی بر دهان کفار و منافقین بزنید. عزیزان در امام دقیق شوید تحت اوامر امام شوید و نگذارید که دشمن در بین شما و روحانیون در خط امام تفرقه اندازد که آن روز جشن ابر قدرت‌هاست اگر شهادت نصیبم شد کسانی که بر ولایت فقیه معتقد نيستند بر سر جنازه من حاضر نشوند و برای من گریه نکنند، باشد که خداوند اینها را هدایت کند و به خود نزدیکتر گرداند عزیزان در دعاهای پرشکوه کمیل وتوسل شرکت جویید و در این دعاها دعا به جان امام و پیروزی رزمندگان را فراموش نکنید. اگر شهادت نصیبم شد مرا در گلستان شهدا قمشه کنار برادر شهید علی اکبر حمزوی دفن کنید. خرم آن روز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم در حجله عشق بی کفن باید رفت دلسوخته پاره پاره تن باید رفت مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاك چندروزی است قفسی ساخته اند از بدنم حسین حمزوی والسلام
خاطرات

محتوایی برای این مورد یافت نشد.

گالری تصاویر شهید

شهید حسین حمزوی

جنگ ها و عملیات ها :
کربلای 4
کربلای 5
والفجر 8
والفجر 10
اطلاعات شهید :

نام پدر

عزت اله

زاده :

روستای ورق منطقه وردشت سمیرم

تاریخ تولد :

1349/5/5

شغل :

پاسدار

محل شهادت:

حلبچه

تاریخ شهادت :

1366/12/23

موقعیت مزار:

گلزار شهدای شهرضا قطعه 4 ردیف 6 شماره 8
کد QR شهید
QR Code https://merajshahreza.ir/shohada/شهید-حسین-حمزوی/