پاسدار شهید جمال حقجویی فرزند محمد اسماعیل در تاریخ ١٣٤٦/٨/٦ در خانوادهای متدین علاقهمند به مکتب اسلام و انقلاب به دنیا آمد. هنوز سه سال از سن شریفش نگذشته بود که از نعمت داشتن پدر محروم گردید و مادر دلسوز و برداران سرپرستی او را به عهده گرفتند.
با رسیدن به سن هفت سالگی به دبستان رفت، در دوران ابتدایی روزها بعد از مدرسه به مغازهی قنادی یکی از اقوام خود میرفت و در آنجا کار میکرد، با این حال همیشه شاگرد ممتاز بود. پس از اتمام دوره تحصیلات ابتدائی قصد ترک تحصیل داشت و میخواست کار کند تا هزینه خود و امور خانواده را اداره کند ولی با مخالفت خانواده روبرو شد و برای ادامه تحصیل در مدرسه راهنمایی شهید موسوی ثبت نام کرد و تا کلاس سوم ادامه داد. سال اول شهید در راهنمایی مصادف با شروع انقلاب بود که ایشان با هماهنگی با دیگر همکلاسیهای خود در راهمپمائیها و تظاهرات با نظم خاصی شرکت میکردند.
شهید عضو انجمن اسلامی مدرسه بود و در مسجد حضرت حجت (ع) کتابخانهای دایر کرد و در این کتابخانه فعالیت چشمگیری داشت. پس از آن در مدرسه اقدمیه جهت تحصیل علوم دینی ثبت نام و با بسیج و پایگاه مقاومت همکاری کامل داشت.
با شروع جنگ تحمیلی بسیار علاقمند بود که در جبهه شرکت کند ولی سن کم او
مانع از اینکار بود تا اینکه با واسطه گرفتن چندتن از دوستان خود که آنها نیز شهید شدند مانع از سر راه برداشته شد و وارد اردوی آموزشی شد و به جبهه اعزام گردید. در جبهه انقدر فعال بود که همیشه مورد تحسین فرماندهان بود، در هنگام خواندن دعای کمیل و توسل در جبهه صدای یا مهدی یا مهدی جمال شور عجیبی برپا میکرد و یک مرتبه در همین حال بیهوش شد. نماز شب او در جبهه حال و هوای خاصی داشت.
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱/۶/۹مصادف با سالروز تولد امام رضا (ع) بوسیلهی ترکش خمپاره به آرزوی همیشگیاش شهادت نائل آمد.
جنازه او را به شهرضا حمل و در میان غم و اندوه اهالی مخصوصا همرزمانش تشییع و در گلستان شهدا به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احیاء عند ربهم يرزقون
و گمان نکنید کسانیکه در راه خدا کشته میشوند مردگانند بلکه زندهاند و نزد خدایشان روزی میبرند.
با نام خداوند باریتعالی و امید طول عمر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با امید پیروزی هرچه بیشتر رزمندگان اسلام و با امید به ظهور هرچه زودتر حضرت امام زمان (عج) و با درود بر روان پاک شهیدان راه حق و حقیقت و با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر امت در صحنهاش گفتگوهایم را با شما در میان میگذارم.
ای مردم شهید پرور اولین سفارش و وصیت من به شما امت مسلمان این است که همیشه در خط ولایت فقیه حرکت کنید و مبادا از راه او ذرهای فاصله بگیرید چون در اول فاصله کم و زاویه کوچک است . ولی هر چه امتداد مییابد این فاصله زیاد میشود تا جایی که بازگشت دیگر ممکن نیست. من و همسنگرانم سربازان امام زمانیم و به ندای امام خود حسین زمان لبیک گفتهایم و از شما ملت میخواهم و شما را سفارش به لبیک گوئی به امام میکنیم و به شما ملت در صحنه ایران خصوصا مردم شیهدپرور شهرضا وصیت میکنم که راه ما را ادامه دهید و اسلحه بر زمین افتاده ما را در بغل گیرید و سنگر خالی شده ما را پر کنید و مباد هراسی از دشمن به خود راه دهید، و از فراغ عزیزانتان غمگین نشوید بلکه از شما میخواهم تا حد امکان در نماز جماعت و در مساجد و خصوصا در نماز سیاسی عبادی جمعه شرکت کنید تا پشت دشمنان اسلام را سست کنید و تا آنجا که ممکن است از گریه کردن برای شهدا جلوگیری کنید البته نه در مجالس عزا بلکه در جاهای عمومی تا دشمنان شاد نشوند و از این روحیههای محکم بترسند و خود را از صحنه خارج کنند و از شما میخواهم که دعای به امام را فراموش نکنید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا
والسلام