باسمه تعالی
زندگینامه سردار شهید بهرام (سلمان) دوالی
پاسدار شهید بهرام دوالی فرزند عزیزاله به سال ۱۳۴۲ در خانواده ای مومن و مستضعف پا به عرصه وجود گذاشت وی پس از دوران طفولیت و کودکی خود را در هفت سالگی وارد دبستان امیر کبیر فعلی گردید تا به تحصیل علم بپردازد و بعد از ۵ سال با موفقیت دوران ابتدایی را پشت سرگذاشت و آن گاه به مدرسه راهنمایی تحصیلی آیت اله کاشانی فعلی رفت و دوران متوسطه را نیز در آن مکان به طور روزانه و شبانه به پایان رسانید او قبل از ورود به سپاه چه در مدتی که شبانه تحصیل میکرد و چه بعد از آن روزها به کار مشغول بود و نظر به اینکه علاقه خاصی به فعالیتهای مذهبی و انقلابی داشت پیوسته سعی میکرد از توان خود در این راه تا سرحد امکان بهره را برده باشد و لذا پس از تحصیل علاوه بر کار روزانه و نادیده گرفتن خستگی طاقت فرسای آن و به منظور یک وظیفه شرعی و اینکه توانسته باشد امر امامش را گوش و عمل نموده و دین خود در مقابل خون مطهر شهدا ادا کند. شب ها را نیز به شب زنده داری و پاسداری از اسلام و قرآن می پرداخت. و در همین رابطه بود که خردادماه سال ۱۳۶۰ پس از ورود به پایگاه مقاومت بسیج شهید مهدی طاوسی و ثبت نام و طی نمودن یک دوره آموزشی کوتاه مدت به طور فعال در پایگاه مذکور مشغول انجام وظیفه اسلامی گردید و اضافه بر نگهبانی شبانه به طور کلی سعی بر آن داشت که در جهت تبلیغاتی نیز گامی برداشته باشد به همین منظور در برگزاری مراسم مختلفی که به مناسبت هایی در پایگاه بسیج ترتیب می یافت نقش موثر و فعالی داشت .
شهید دوالی پیوسته سعی مینمود خود را تزکیه کند چونکه معتقد بود انسان باید اول خود را تهذیب نماید تا بعدا بتواند جامعه اش را بسازد با توجه به اینکه او عبادت را صرفا قربتاً إلى الله انجام میداد پس اصرار داشت که کسی غیر از خدا متوجه عمل خیر او نگردد اما دوستانش در بعضی مواقع دورادور او را زیر نظر داشتند و به ناگاه متوجه میشدند که این برادر دوالی است که در گوشه ای خاضعانه و خاشعانه در مقابل عظمت الهی به نماز شب مشغول است یا روزه گرفتنش را و طرز کردار و رفتارش و غیره .
دوالی عزیز برای اینکه فرموده مرجع تقلید و امام بزرگوارش مبنی بر شرکت فعال جوانان در جبهه ها را عمل نموده باشد هر لحظه انتظار آن را داشت که توفیق پیدا کرده به جبهه اعزام گردد تا اینکه در پنجم آبان ماه 1360 به جبهه عزیمت نمود و در عملیات ظفرمندانه طریق القدس که باعث آزادسازی بیش از ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامیمان از جمله شهر بستان از چنگال دژخیمان بعثی صهیونیستی شد شرکت نمود او پیوسته بر آن بود تا در این انقلاب الهی به نحو مطلوب تر و بهتری خدمت به اسلام و مسلمین نماید و به همین جهت در تاریخ ۶۱/۴/۱ در پذیرش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرضا ثبت نام نمود و پس از طی نمودن دوره آموزش به خصوصی و بر تن نمودن لباس – مقدس سپاه خدمت به انقلابش را ادامه داد و با اینکه مصر بود همچون یاران با وفای پیغمبر اکرم (ص) وفاداری اش را به رسول الله ثابت کند علاقه نیز داشت که حتی نامش همنام یکی از یاران حضرت محمد (ص) باشد و اینجا بود که با نامش را از بهرام به سلمان مبدل کرد و دیگر از آن تاریخ جامعه اسلامی او را (سلمان) خطاب میکردند. وی در مدت خدمت در سپاه مسئولیت مربیگری در واحد آموزش تاکتیک و اسلحه شناسی در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شهرضا و خمینی شهر را عهده دار بود و این مدت در عملیات پیروزمندانه خیبر از تاریخ ۶۳/۱۱/۳۰ شرکت جست و سمت فرماندهی یکی از گروهان های گردان بقیه ا… که فرماندهی آن را برادر شهید عباسعلی آقاسی عهده دار بود پس از گذشت تقریبا ۷ سال در آستانه عملیات بدر مجددا به جبهه رفته و در ردیف یکی از مسئولین طرح و عملیات تیپ قمربنی هاشم جایگزین گردید که با شروع عملیات حماسه آفرین بدر در آن نیز شرکت کرد و بعد از آن با موفقیت و سرافرازی از این بابت که توانسته امر ولی فقیه یعنی امام خمینی (مدظله) که در حقیقت همان امر خداوندی است را اطاعت کرده باشد بشهر و دیارش بازگشت اما شور و عشق جبهه ها هنوز در سرش بود تا اینکه پس از یک مرخصی کوتاه برای چندمین بار بجبهه های نور بر علیه ظلمت رفت و در جزیره مجنون بحراست از میهن اسلامی پرداخت تا اینکه بالاخره در ۶۴/۱/۲۷ پس از اقامه نماز مغرب و عشا و به اجرای دعای روح بخش توسل پرداخت و در حالیکه از خوف خدا میگریست و یا وجیها عند الله ، اشفع لنا عندالله را زیر لب زمزمه میکرد از خدا میخواست که دنیا و آخرتش دستش را از دامان پاک خانواده عصمت و طهارت کوتاه ننماید و خداوند هم او را به حاجتش رساند و اینجا بود که سلمان دوالی به جرم تسلیم بودن در برابر خدا و پیروی بی چون و چرا از امام خمینی که همان پیروی از دستورات خداوندی است. به ناگاه گلوله توپی از دشمن کنارش به زمین اصابت کرد و ترکش آن بدن نازنینش را همچون بدن مطهر سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) تکه تکه نمود .
روانش شاد و راهش پر رهرو باد.